ومن نزدیک دوساله اومدم.یکی از همکاران با من کدورت پیش آوردن ولی الان ظاهری خوبیم و صحبت میکنیم.الان اون یکی همکارمون پیش من از اون بد گفته و میگه که اون فقط نشسته اینجا.کاری بلد نیستم و از این حرفا.
آخه میدونی عزیزم این خانم زیرآب منو زده بودن این آقا رفتن و گفتن نه حرف ایشون صحیح نیست.منم چند باری با حالت درد و دل از رفتار این خانم پیششون گله و شکایت کردم.دیگه این آقا گفتن شما کاری هستینو و فلانو دیروز رفتم بالا اومدم دیدم پچ میکردن تا اومدم قطع کردن
اصلا بها نده همش با خودت تکرار کن در شآن من نیس باهاشون تو این بحثا شرکت کنم حتما یه چیزی در شما د ...
ممنونم گلم.والا این آقا اینقدر صادقانه به ظاهر باهام صحبت میکرد اصلا فکرم خطور نمیکرد که داره زیر ورو میکشه.این آقا میگه مخالف رفتن من به سازمانه چون من کاری هستم و دوست نداره منو از دست بده؟به نظرتون از حسادته.چون سازمان به من گفته بیام اونجا
بنظرم هرجور براتون بهتره همون کارو انجام بده یه مدت فکر کن و بعد جواب بده کاری به حرف اون اقا نداشت ...
والا تو محیط کاریش به اینجا آمیخته شدن الان و قلق کارهامون میدونم اما یه آقای همکارهمش نگاه داره انگار بهم.اونروز کسی تو اتاق نبود اومده بود میگفت من به مدیر گفتم اگه خانم فلانی گذاشتین بره منم پشت بندش بفرستید.چیزی نگفتم و نشستم.به نظرتون این رفتار رها ناشی از چیه؟از خسادته یا بیشغوریه.و اینکه خب سازمان مافوق اداره جات استانه .به نظرتون بهتر نیست؟
ممنونم.عزیزم شما اگه کسی بهتون بگه به مدیر گفتم اگه خانم فلانی بره منم باید بفرستید برم چه برداشتی میکنید؟بعد گفت من از کجا همکاری مثل شما پیدا بکنم؟اصلا پیدا نمیشه و ....