چه کارهایی روپوستم انجام بدم که صاف وسفید بشه وصورتم هم پر بشه راه حل پزشکی بدید صورتم خیلی بی روح هست میخوام شاداب وزیبا بشه البته پس زمینه زیبایی دارم ولی فکروغم داغونم کرده چون هیچی بلد نیستم راهنمایی میخوام
لطفا برای شادی روح مادرم یه صلوات مهمونش کن خدا عزیزت برات نگه داره🙏🏻🙏🏻
حیف که از جنس شبید و حاکم به خاک تنم. خاک شم اگه یه روزی از خاکم دل یکنم. از خزرتا خلیجفارسجایزخمقدیمیگلولههاستمگه میشه خاکتو به بیگانه داد. . خائن شرمنده از اینه هاست هر چند خوب و ید نزدیک میشود اغاز انهدام گریه نکن وطن (((( شاهین نجفی)))))) (((( روزی پدری دختر خودش رو تو قمار میبازه خبر به گوش دختره میرسه فرار میکنه پناه میبره به عابد شهر نیمه های شب دختر میفهمه عابد بهش چشم داره و میخواد بهش تجاوز کنه فرار میکنه به سمت جنگل تو جنگل کلبه چوبی میبینه میره تو کلبه میبینه چند تا پسر مست دارن مشروب میخوردن از ترس و خستگی از حال میره وقتی به هوش میاد کلی پتو روش بوده وقتی میره بیرون میبینه جلوی کلبه چند تا پسر مست از سرما افتادن یخ زدن و مردن میره وسط شهر جار میزنه :((از قضا روزی حالم این شهر شوم وسط شهر ۲ میخانه بنا خواهم کرد جان صد شیخ به یک مست فدا خواهم کرد که نگویند مستان ز خدا بیخبرن ))
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
حیف که از جنس شبید و حاکم به خاک تنم. خاک شم اگه یه روزی از خاکم دل یکنم. از خزرتا خلیجفارسجایزخمقدیمیگلولههاستمگه میشه خاکتو به بیگانه داد. . خائن شرمنده از اینه هاست هر چند خوب و ید نزدیک میشود اغاز انهدام گریه نکن وطن (((( شاهین نجفی)))))) (((( روزی پدری دختر خودش رو تو قمار میبازه خبر به گوش دختره میرسه فرار میکنه پناه میبره به عابد شهر نیمه های شب دختر میفهمه عابد بهش چشم داره و میخواد بهش تجاوز کنه فرار میکنه به سمت جنگل تو جنگل کلبه چوبی میبینه میره تو کلبه میبینه چند تا پسر مست دارن مشروب میخوردن از ترس و خستگی از حال میره وقتی به هوش میاد کلی پتو روش بوده وقتی میره بیرون میبینه جلوی کلبه چند تا پسر مست از سرما افتادن یخ زدن و مردن میره وسط شهر جار میزنه :((از قضا روزی حالم این شهر شوم وسط شهر ۲ میخانه بنا خواهم کرد جان صد شیخ به یک مست فدا خواهم کرد که نگویند مستان ز خدا بیخبرن ))
خشکه میتونی سرم استفاده کنی منافذ باز داری میتونی تونر بزنی
قشنگ بگو یعنی می به حاله
حیف که از جنس شبید و حاکم به خاک تنم. خاک شم اگه یه روزی از خاکم دل یکنم. از خزرتا خلیجفارسجایزخمقدیمیگلولههاستمگه میشه خاکتو به بیگانه داد. . خائن شرمنده از اینه هاست هر چند خوب و ید نزدیک میشود اغاز انهدام گریه نکن وطن (((( شاهین نجفی)))))) (((( روزی پدری دختر خودش رو تو قمار میبازه خبر به گوش دختره میرسه فرار میکنه پناه میبره به عابد شهر نیمه های شب دختر میفهمه عابد بهش چشم داره و میخواد بهش تجاوز کنه فرار میکنه به سمت جنگل تو جنگل کلبه چوبی میبینه میره تو کلبه میبینه چند تا پسر مست دارن مشروب میخوردن از ترس و خستگی از حال میره وقتی به هوش میاد کلی پتو روش بوده وقتی میره بیرون میبینه جلوی کلبه چند تا پسر مست از سرما افتادن یخ زدن و مردن میره وسط شهر جار میزنه :((از قضا روزی حالم این شهر شوم وسط شهر ۲ میخانه بنا خواهم کرد جان صد شیخ به یک مست فدا خواهم کرد که نگویند مستان ز خدا بیخبرن ))
حیف که از جنس شبید و حاکم به خاک تنم. خاک شم اگه یه روزی از خاکم دل یکنم. از خزرتا خلیجفارسجایزخمقدیمیگلولههاستمگه میشه خاکتو به بیگانه داد. . خائن شرمنده از اینه هاست هر چند خوب و ید نزدیک میشود اغاز انهدام گریه نکن وطن (((( شاهین نجفی)))))) (((( روزی پدری دختر خودش رو تو قمار میبازه خبر به گوش دختره میرسه فرار میکنه پناه میبره به عابد شهر نیمه های شب دختر میفهمه عابد بهش چشم داره و میخواد بهش تجاوز کنه فرار میکنه به سمت جنگل تو جنگل کلبه چوبی میبینه میره تو کلبه میبینه چند تا پسر مست دارن مشروب میخوردن از ترس و خستگی از حال میره وقتی به هوش میاد کلی پتو روش بوده وقتی میره بیرون میبینه جلوی کلبه چند تا پسر مست از سرما افتادن یخ زدن و مردن میره وسط شهر جار میزنه :((از قضا روزی حالم این شهر شوم وسط شهر ۲ میخانه بنا خواهم کرد جان صد شیخ به یک مست فدا خواهم کرد که نگویند مستان ز خدا بیخبرن ))
کارایی که پوست بازسازی میکنه بهم بگو انگار خوب بلدی
اگه بخوای لایه مرده رو ببری باید لایه بردار یا همون اسکراب استفاده کنی
میخوای روشن شه کرم شیر گاو
مخوای منافذ بسته شه تونر و سرم ویتامین c
حیف که از جنس شبید و حاکم به خاک تنم. خاک شم اگه یه روزی از خاکم دل یکنم. از خزرتا خلیجفارسجایزخمقدیمیگلولههاستمگه میشه خاکتو به بیگانه داد. . خائن شرمنده از اینه هاست هر چند خوب و ید نزدیک میشود اغاز انهدام گریه نکن وطن (((( شاهین نجفی)))))) (((( روزی پدری دختر خودش رو تو قمار میبازه خبر به گوش دختره میرسه فرار میکنه پناه میبره به عابد شهر نیمه های شب دختر میفهمه عابد بهش چشم داره و میخواد بهش تجاوز کنه فرار میکنه به سمت جنگل تو جنگل کلبه چوبی میبینه میره تو کلبه میبینه چند تا پسر مست دارن مشروب میخوردن از ترس و خستگی از حال میره وقتی به هوش میاد کلی پتو روش بوده وقتی میره بیرون میبینه جلوی کلبه چند تا پسر مست از سرما افتادن یخ زدن و مردن میره وسط شهر جار میزنه :((از قضا روزی حالم این شهر شوم وسط شهر ۲ میخانه بنا خواهم کرد جان صد شیخ به یک مست فدا خواهم کرد که نگویند مستان ز خدا بیخبرن ))
حیف که از جنس شبید و حاکم به خاک تنم. خاک شم اگه یه روزی از خاکم دل یکنم. از خزرتا خلیجفارسجایزخمقدیمیگلولههاستمگه میشه خاکتو به بیگانه داد. . خائن شرمنده از اینه هاست هر چند خوب و ید نزدیک میشود اغاز انهدام گریه نکن وطن (((( شاهین نجفی)))))) (((( روزی پدری دختر خودش رو تو قمار میبازه خبر به گوش دختره میرسه فرار میکنه پناه میبره به عابد شهر نیمه های شب دختر میفهمه عابد بهش چشم داره و میخواد بهش تجاوز کنه فرار میکنه به سمت جنگل تو جنگل کلبه چوبی میبینه میره تو کلبه میبینه چند تا پسر مست دارن مشروب میخوردن از ترس و خستگی از حال میره وقتی به هوش میاد کلی پتو روش بوده وقتی میره بیرون میبینه جلوی کلبه چند تا پسر مست از سرما افتادن یخ زدن و مردن میره وسط شهر جار میزنه :((از قضا روزی حالم این شهر شوم وسط شهر ۲ میخانه بنا خواهم کرد جان صد شیخ به یک مست فدا خواهم کرد که نگویند مستان ز خدا بیخبرن ))
پیج لوازم ارایشی خوب بت میدم کرمانه ولی به سراسر ارسال داره
قشنگ راهنماییت میکنه ای
حیف که از جنس شبید و حاکم به خاک تنم. خاک شم اگه یه روزی از خاکم دل یکنم. از خزرتا خلیجفارسجایزخمقدیمیگلولههاستمگه میشه خاکتو به بیگانه داد. . خائن شرمنده از اینه هاست هر چند خوب و ید نزدیک میشود اغاز انهدام گریه نکن وطن (((( شاهین نجفی)))))) (((( روزی پدری دختر خودش رو تو قمار میبازه خبر به گوش دختره میرسه فرار میکنه پناه میبره به عابد شهر نیمه های شب دختر میفهمه عابد بهش چشم داره و میخواد بهش تجاوز کنه فرار میکنه به سمت جنگل تو جنگل کلبه چوبی میبینه میره تو کلبه میبینه چند تا پسر مست دارن مشروب میخوردن از ترس و خستگی از حال میره وقتی به هوش میاد کلی پتو روش بوده وقتی میره بیرون میبینه جلوی کلبه چند تا پسر مست از سرما افتادن یخ زدن و مردن میره وسط شهر جار میزنه :((از قضا روزی حالم این شهر شوم وسط شهر ۲ میخانه بنا خواهم کرد جان صد شیخ به یک مست فدا خواهم کرد که نگویند مستان ز خدا بیخبرن ))