خیلی دلم گرفت از تاپیکت اگه خودم یه روز بچه دار شم حتی دلم نمیخواد به مادر خودمم بگه مامان چه برسه غریبه ها
میتونی با پرستار صحبت کنی که از این کار منعش کنه یا بگه مثلا مامان بیرونه (اینجوری می‌میفهمونه به بچه که مامانش یکی دیگس)
ولی در کل پیشنهاد من اینه که کاش بچه رو به پرستار نسپری به مامانت یا مادر شوهر یا در کل آشناها بسپاری...
مجبوری دیگه
چه میشه کرد
من خودم ب شخصه نمیتونم تحمل کنم ولی تو مجبوری قسط دارین
من خودم فقط یک روز کامل پیش دخترعمم بودم‌بعد بچه شو بغل میکردم باش بازی کردم غذاشو هم دادم‌بعد هی میگفت مامان بهم و میخندید
نه اینکه کلا نره سرکار
ولی خب خاهر منم همین مشکلو داشت
مشاور بهش گفته بود تا چند وقت سرکار رفتنو سعی کن قطع کنی تا فرزندت ازین موقعیت حساس ب سلامتی عبور کنه
بعدش میتونه ب کار و زندگی عادیت ادامه بدی
و خاهر منم همینکارو کرد الان خاهرزادم ۵ سالس و خاهرم هم سرکارشو میره خیلی وقته
پسر خواهر شوهرم ب من میگه مامان ب مامانش میگه مهسا
چن سالشه پسر کوچولوت؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
