یهوی یکشون یه چاقو بلند در اورد من خیلی ترسیدم دیگه با ترس از اون طرف ک اونا نبودن رفتیم تو ماشین داشتیم میرفتیم دیدم یکی اینا ک اونجا مغازه داره امد سمتشون ک جداشون کنه
به خدا انقدر صحنه اش بد بود
زدن بنده خدارو تیکه تیکه کردن
وقتی فرو کردن تو پهلوش اون چاقو رو لباسش پر خون شد
وقتی اون صحنه رو دیدیم هی هنت جیغ میکشیدن
پلیسم زنگ زده بودن امده بود
انقدر برا جامعه خودم متاسف شدم
اصلا بچه 10 ساله 15 ساله به زور بودن