دعا میکنم وقتی به دنیا اومد من بمیرم ولی متاسفانه علم پیشرفت کرده سخت این اتفاق میافته نه؟
از زمین و زمان خستم از تنهایی هام جون به لب شدم
۲۴ساعته تو خونه تنهام ،شوهرم فقط جسمش هست اونم شبا که فقط میخوابه
هر وقت هرچی هوس کردم خودم سعی کردم بپزم
حالم بد شد خودم سرپا وایسادم
خسته شدم از بس دور بریا میگن قوی
من قوی نیستم شکستممممم و بروم نمیارم فقط میخوام دیگه نباشم
آخخخخ صبر کن بیاد...
چنان همدمت میشه...
یه کم سختیاشو تحمل کن،همچین که پا بگیره اشکاتو پاک میکنه، بغلت میکنه، میبوسدت...
میگه:مامانی، ناحارت نباش🥲
انققققدر به زندگیت رنگ و بو میده، اصلا یادت می‌ره بقیه هم وجود دارن
همه ی هستیت میشه
عزیزم خیلی همین طورن منم هفت ماهمه منم هفت ماه تنها بودم منم هر چی هوس کردم با هزار بدبختی درست کردم ولی خودم از حالت تهوع حتی یه قاشقم نتونستم ازش بخورم ولی اینا باید بیشتر مارو بسازه نه اینکه بدتر خرابمون کنه ما تصمیم گرفتیم که مادر بشیم و مادرشدن سختی ها وشیرینی های زیادی داره تو اولین و کوچکترین سختی هاش نباید اینجور جا زد
شوهرامونم خداروشکر کار میکنن خسته میشن نیاز به استراحت دارن مثله شوهرای دیگران دنبال خوشگذرونی و.... نیستند برو خدارو شکر کن میدونی چند میلیون نفر دوست دارن جای تو باشن که یه بچه داشته باشن بعد تو میخوای طفل معصوم بزاری تو این دنیا ارزوی مرگ کنی!!!!!به خودت بیا توبه کن و پیش یه مشاور خوب برو
میفهممت
عزیزم بارداری همینه
هزار تا فکر منفی میاد تو سرت
اگر نمی‌خوای عذاب بکشه، با عبادت و حال خوب و یوگا، براش انرژی مثبت بفرست، این حرفا چیه؟!؟!
حالا که داره تو شکمت وول میخوره، در قبالش مسئول هستی
وظیفه داری شاد باشی
چشمتو رو رنج ها ببندی و توکل کنی!!!
یه کم به خدا امید داشته بااااش!!!!
صبح برو یه آمپول بکمپلکس بزن بذار روحیه ت خوب بشه
