باید از بچگی عادتش میدادی متاسفانه همسرتونم کاری نیست
که با هم کار کنن شما ی روزم استراحت کنی
نمیشه مسافرت بری جایی تنها دو روز نباشی؟
من همیشه فکر میکردم نباشم دخترم وشوهرم زندگی رو میچرخونن
ی چند روز پسرم مریص شد بیمارستان بودم
اومدم خونه چشمت روز بد نبینه یعنی از خونه کورا بدتر بود🙂
بماند که دخترمم اونمدت همش هله هوله خورده بود و کلا از غذا افتاد براش خوراکی میخرید که بمونه خونه
بعد شوهرم تحمل گرسنگیش بالاست به فکر اون بچه هم نبود اصلا انواع خوراکی براش میخرید میداشتش پای کارتون
مرفتن بیرون برمیگشتن خونه به دخترم میگفته نمیخواد لباستو دربیاری باهمینا بخواب فردا صبح باز میریم بیرون دیگه🤣
میومدن بیمارستان من اونجا موهاشو میبافتم براش مرتب میکردم😶
اصن ی وضی