2777
2789

.مامان منم باردار شد یکم روحیه اش بهتر شده بود بابامم آبادان کار پیدا کرده بود آبادان مستاجر بودن مامانم دیوانه بار عاشق پسر بود دوست داشت بچش پسر باشه
ولی نشد اون چیزی که میخواس وقتی برای سزارین رفت
من به دنیا اومد یه دختر سفید و خوشگل....

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

تواین شش ماهگی همش تو دست این و اون بزرگ شدم

توسن 7سالگی بودم که.....

با تمام قدرت دویدم تو خونه مامان بزرگ(مادر مامانم) آخ که چقد این حیاط دوست داشتم خیلی مامان بزرگمو دوست داشتم ولی مادر بابامو دوست نداشتم جوری که اصلا دوست نداشتم مامان بزرگ صداش بزنم...

چون مادر بابام همش دعوام می‌کرد حتی دوست نداشتم برم خونشون چون کتکم میزدن 

یادمه یبار مامانم رفت قهر گریه کردم گفتم منم میخوام برم باهاش عموم با یه شیلنگ سبز اینقدر زدم که کبود شدم حتی رنگ شیلنگ یادمه....

چون مادر بابام همش دعوام می‌کرد حتی دوست نداشتم برم خونشون چون کتکم میزدن  یادمه یبار مامانم ر ...

بابات چی کاره بود

کاربری دوم😌 خودم خواستم تعلیق شده قبلیم 🤕 یه مدت درگیر درس بودم و خواننده خاموش بودم 😁 لطفاً توهین نکنیم بهم🌹

همینجور که داشتم مامان بزرگ مامان‌بزرگ میکردم

مامان بزرگم با عصای چوبی اومد بغلم کرد بعد رف به مامانمو بابام سلام کرد منم همینجوری که میدویدم گفتم مامان من میرم پیش زینب بازی کنم

وقتی رفتم پیش دایی پریدم بغل زندایی گفتم زینب کو میخوام بازی کنیم ...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز