آره واقعاً
زمانی که خوابگاه بودم احساس میکردم دارم تو کمپ مهاجرین اتیوپی زندگی میکنم😅
در طول هفته غذا که نمیپختیم پنجشنبه و جمعه هم یا املتی ماکارونی چیزی😅
لباسهای کل هفته رو هم جمع میکردیم آخرهفته میشستیم
انقدر یخچال رو تمیز نکرده بودیم درش رو که باز میکردی حالت تهوع میگرفتی
از نعمت تلویزیون و اینا هم بیبهره بودیم
دمپاییها هم همیشه گم میشد باید جلوی کل اتاقها رو میگشتیم تا پیدا بشه😅