پدرشوهر منم منو اذیت میکرد، بعد از فوت مادرشوهرم رفت زن گرفت، زنش تموم سرمایشو به اسم خودش کرد و با کتک از خونه پرتش کرد بیرون، الان یک سال و نیمه با ما زندگی میکنه، الان اگه بگم بمیر میمیره چون اگه اجازه ندم باید بره تو خیابون بخوابه، بهش گفتم یادته چقدر اذیتم میکردی؟ به پام افتاد و کف پامو میبوسید و میگفت جبران میکنم نوکریتو میکنم