2777
2789
عنوان

درد بی درمان pcosسندرم تخمدان پلی کیستیک

| مشاهده متن کامل بحث + 14567 بازدید | 60 پست
تا ساعت دوازده شب بخواب وصبحها حتما تا قبل ۸بیدارشو ،  هرروز ورزش و پیاده روی سریع داشته باش ، ...

یکی از بدترین تجربه های زندگیم قرص متفورمین اصلا نمتونم تحملش کنم چند سال پیش برای باردارشدن دکتر بهم داد ولی قندم میوفتاد منم نخوردم دکتر کلی دعوا می‌کرد ولی نمیتونستم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

با اجازه  از نوشته هاتون کپی میکنم اینجا  ولی این درد بی درمونده شاید بشه علائمش کمتر بشه ...

عزیزم چرا انقدر منفی نگرید .. انشالله رعایت کنید خوب بشه ..‌ولی برای اون سیاهی بنظرم باید برید دکتر پوست چون پلی کیستیک سیاهش کرده میدونم علاعمشه ولی درمانش اول پلی ویستیک رو تو۳ ماه با انرژی مثبت سعی کنید خوب کنید و برای سیاهی برید جاهایی ک تخصص پوستن و کلینیک پوست ان... حتما کرمی یا پمادی چیزی هست

با اجازه  از نوشته هاتون کپی میکنم اینجا  ولی این درد بی درمونده شاید بشه علائمشمتر بشه ...

الان منم بخاطر پلی ‌کیستیک پوست صورتم جوش میزد و الان با چیزایی ک تو تاپیکم بود دیگه جوش نمیزنم خداروشکر ولی خب برای یه چنتا جای جوشام میخوام برم فشیال پوستم بی نقص بشه الان خیلی پوستم بهتر شده جوش های ملتهب میزدم و...

منم تنبلی شدید داشتم ینی چهارماه شش ماه پریود نمیشدم باید آمپول میزدم تا بشم یا دارو بخورم هی  ...

ببخشید بادکشو چجوری خودت انجام میدادی؟ 

برام یه صلوات بفرستید منم براتون میفرستم

مرغ و سردیجات رو کامل حذف کن 

روغن های صنعتی رو حذف کن به جاش روغن کنجد و روغن زیتون بگیر 




ما توبه شکستیم ولی دل نشکستیم :)................فاجعه اونجاست که یه نفرو به همه دنیا و آدماش ترجیح میدی ، بعد همون یه نفر ساده ترین چیزها رو به تو ترجیح میده!به قول شاعر : وای بر من، تو همانی که امیدم بودی؟!

منم درد تورو دارم خاک توسرم با شانس گوهم هرچی گوهه باید بیوفته بمن 😔

اللن چنساله درراه دکترم دکترام خبرشون چون مجردم زیاد اهمیت نمیدن پریودام نامنظمه ریزش موگرفتم جوش دراوردم عجیب 

اصلن قرص نخورم ک پریود نمیشم تنبلیمم میرم دکتر سونو میدم مشخق میکنن میرم دکتر فقط واسه پریودم پریود شم قرص میدن ینی تنبلی هیچ😒خاک تو سرشون

الان دکترمو عوض کردم خداروشکر خیلی دکترخوبیه بهم قرص گلوکوفاژ و مدرکسی پروژسترون داد یدوره یدونه از گلوکوفاژ خوردم الان دوره ی دوممه دوتا کرده

تنها چیزی ک باعث افتخارمه تو این همه سال زندگیم امیدیه ک هنوز ب خدا دارم با وجود همه ی دردام بازم اسمشو میارم و ب خودش پناه میبرم...ازوقتی ک ب دنیا اومدم مادرزادی مشکل مجاری داشتم پنجسال تموم هیچکی از مریضیم سردرنیاورد درنهایت مشکلموفهمیدن و عمل شدم تو این مدتم اکثرن روزام تو بیمارستان گذشت و زیر سوروم و امپول جون میکندم و دلم ب دستکش دکترا خوش بود ک اگه دخترخوبی باشم و گریه نکنم بهم ازاونا میدن تا توشون و بادکنم و بادکنک داشته باشم تو اون شدت مریضیم بابام دوتا دستامو با قاشق میسوزونه هنوزه ک هنوزه جاش هست (بعداز خوب شدنم زندگیم با پدر عصبیم ادامه دار شد جوری ک از شدت استرس لکنت زبون گرفتم و با زور حرف میزدم یکم ک بزرگ ترشدم ب مادرم خیانت کرد و ب کوچیک ترین چیز گیرمیداد تا مادرمو از خونه بندازه بیرون از کتک بگیری تا فحش بارمون میکرد  چندبار میخاس مامانمو بکشه واسه منی ک تنها فرد زندگیم و مادرم میدونستم دیدن اشکا و اذیتاش خیلی سخت بود از یطرفم خودم و اذیت میکرد آبروی مامانمو برد تو فامیل با عموم رفته بود خاستگاری  ب مادرم تهمت مریضی زده بود درحالی ک هیچیش نبودبعدشم معتاد میشه و وضع مالیمون روز ب روز بدتر و همیشه هم فامیلای مادرم مسخرمون میکنن و ماام بخاطر پدرمون همیشه سرخورده میشیمو سرمون پایینه میدونم مهم نیستن ولی وقتی اسمش میاد انگار غرورم له میشه و بغض کل گلومو میگیره وقتی ک تو این جو زندگی بزرگ شدم ک با ی اقایی اشنا شدم شده بود دلخوشیم امیدم پناهم ک بعداز 9 ماه تصادف میکنه و فوت میکنه قصدمون جدی بود حتا دوسداش خانواده ها بفهمن من بخاطر پدرم مخفی میکردم بعداز خبری ک ازش شنیدم کلللل دنیا خراب شد رو سرم ب جرات میتونم بگم پنججح روز تموم لب ب یقاشق غذاهم نزدم فقط میخابیدمو با فکرا و خاطرها و غم نبودنش دیواااانه میشدم ولی بازم گریمو تو خودم حبس میکردم تا یوقت مامانم شک نکنه😔یکسره فکرخودکشی میزد ب سرم از یطرفم پدرم بهم زورمیگفت و با اخلاقش اذیتم میکرد بهتره بگم بیشتر دلتنگ ترمیشدم🙃اخه من همش با خیال اون بود ک این زندگی و تحمل میکردمو اهمیت نمیدادم ولی دیگه نبوداگه اینارو برات نوشتم فقط بخاطر اینکه من با وجود همه ی این حال خرابیا ب خدا امیدوارم چرا تو نباشی رفیق؟ امیدوارباش شاید فصل بهارزندگی ماام برسه🌈❤
بله متأسفانه درد بی درمانه  و با بالارفتن سن عوارضش بیشتر میشه

دقیقنننن من دقت کردم اوایل ک این مشکلو داشتم مثلن شاید سالی یکی دوبار پریود نمیشدم اما سنم ک هعی رف بالا اصلن باازور پریود میشم دیگه قرصم میخورم میشم ماه بعدش تا نخورم نمبشم

تنها چیزی ک باعث افتخارمه تو این همه سال زندگیم امیدیه ک هنوز ب خدا دارم با وجود همه ی دردام بازم اسمشو میارم و ب خودش پناه میبرم...ازوقتی ک ب دنیا اومدم مادرزادی مشکل مجاری داشتم پنجسال تموم هیچکی از مریضیم سردرنیاورد درنهایت مشکلموفهمیدن و عمل شدم تو این مدتم اکثرن روزام تو بیمارستان گذشت و زیر سوروم و امپول جون میکندم و دلم ب دستکش دکترا خوش بود ک اگه دخترخوبی باشم و گریه نکنم بهم ازاونا میدن تا توشون و بادکنم و بادکنک داشته باشم تو اون شدت مریضیم بابام دوتا دستامو با قاشق میسوزونه هنوزه ک هنوزه جاش هست (بعداز خوب شدنم زندگیم با پدر عصبیم ادامه دار شد جوری ک از شدت استرس لکنت زبون گرفتم و با زور حرف میزدم یکم ک بزرگ ترشدم ب مادرم خیانت کرد و ب کوچیک ترین چیز گیرمیداد تا مادرمو از خونه بندازه بیرون از کتک بگیری تا فحش بارمون میکرد  چندبار میخاس مامانمو بکشه واسه منی ک تنها فرد زندگیم و مادرم میدونستم دیدن اشکا و اذیتاش خیلی سخت بود از یطرفم خودم و اذیت میکرد آبروی مامانمو برد تو فامیل با عموم رفته بود خاستگاری  ب مادرم تهمت مریضی زده بود درحالی ک هیچیش نبودبعدشم معتاد میشه و وضع مالیمون روز ب روز بدتر و همیشه هم فامیلای مادرم مسخرمون میکنن و ماام بخاطر پدرمون همیشه سرخورده میشیمو سرمون پایینه میدونم مهم نیستن ولی وقتی اسمش میاد انگار غرورم له میشه و بغض کل گلومو میگیره وقتی ک تو این جو زندگی بزرگ شدم ک با ی اقایی اشنا شدم شده بود دلخوشیم امیدم پناهم ک بعداز 9 ماه تصادف میکنه و فوت میکنه قصدمون جدی بود حتا دوسداش خانواده ها بفهمن من بخاطر پدرم مخفی میکردم بعداز خبری ک ازش شنیدم کلللل دنیا خراب شد رو سرم ب جرات میتونم بگم پنججح روز تموم لب ب یقاشق غذاهم نزدم فقط میخابیدمو با فکرا و خاطرها و غم نبودنش دیواااانه میشدم ولی بازم گریمو تو خودم حبس میکردم تا یوقت مامانم شک نکنه😔یکسره فکرخودکشی میزد ب سرم از یطرفم پدرم بهم زورمیگفت و با اخلاقش اذیتم میکرد بهتره بگم بیشتر دلتنگ ترمیشدم🙃اخه من همش با خیال اون بود ک این زندگی و تحمل میکردمو اهمیت نمیدادم ولی دیگه نبوداگه اینارو برات نوشتم فقط بخاطر اینکه من با وجود همه ی این حال خرابیا ب خدا امیدوارم چرا تو نباشی رفیق؟ امیدوارباش شاید فصل بهارزندگی ماام برسه🌈❤
ببخشید بادکشو چجوری خودت انجام میدادی؟ 

دراز میکشیدم فقط قسمت سرم چند بالشت میزاشتم بیاد بالا تا ببینم بعد چرب میکردم و بعد یه در بطری نوشابه که توش پنبه الکلی بود میزاشتم رو تخمدانم آتیش میزدم لیوانو میزاشتم روش لیوان قشنگ میکشید داخل پوستمو... فقط ۵ دقیقه بیشتر نشه... 

باران یعنی نقطه چین.......... تا خدا                                           خدایاشکرت بابت همه چیز♡                                              مهم نیست که چند بهار در کنار هم زندگی کنیم،مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است . در پایان زندگی،خیلی از ما خواهیم گفت: کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم تا خوب به هم نگاه کنیم !               دلم برای دوستای دوران مدرسه خیلی تنگ شده خیلی 😔          چقدر زود بزرگ شدیم کاش هنوزم شادی این بود که زنگ تفریح بخوره  توحیاط کنار دوستام بشینم یک دل سیر نگاهشون کنم  ... فاطمه ♡مرضیه♡مرجان♡ فهیمه♡الهام♡ مهری♡نمیدونم شماها منو یادتون هست یانه ولی من خیلی به یادتون هستم 💓🥺😭
خیلی دردداره؟ 

نه اصلا

باران یعنی نقطه چین.......... تا خدا                                           خدایاشکرت بابت همه چیز♡                                              مهم نیست که چند بهار در کنار هم زندگی کنیم،مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است . در پایان زندگی،خیلی از ما خواهیم گفت: کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم تا خوب به هم نگاه کنیم !               دلم برای دوستای دوران مدرسه خیلی تنگ شده خیلی 😔          چقدر زود بزرگ شدیم کاش هنوزم شادی این بود که زنگ تفریح بخوره  توحیاط کنار دوستام بشینم یک دل سیر نگاهشون کنم  ... فاطمه ♡مرضیه♡مرجان♡ فهیمه♡الهام♡ مهری♡نمیدونم شماها منو یادتون هست یانه ولی من خیلی به یادتون هستم 💓🥺😭
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز