من تو یه شرکت کار میکنم
مدیر اون شرکت یه اقا هستند که از اول که من رفتم تو اون شرکت این اقا خیلی خودشو میگرف و همه میگفتن خیلی مغروره منم بدم میومد ازش سعی کردم به اون اصلا توجه نکنم و فقط برای شرکتشون کار کنم الان بعد از دوماه که من تو این شرکتم رفتار این اقا باهام تغیر کرده و اینم بگم که اولش خیلی باهم دعوا میکردیم البتع سر کار فقط😐 ولی الان به هر دلیلی میان تو اتاق من و هی درمورد کار میپرسن سوالای همیشگی و تکراری و اینکه دیروز تولد من بود و ایشون امروز صبح که من رفتم سرکار برام داخل شرکت تولد گرفته بودن در صورتی که اصن لازم نبود چنین کاری خشحال شدم ولی بعدش رفتم داخل اتاقشون گفتم نیازی نیس این کارو بکنید و یه تشکر خشک خالی کردم و چیزی نگفتم ساعت ۲ که میخاستم برگردم یکی از خانم ها که همکار من بودن داشتن با یک صحبت میکردن و میگفتن دیدی دختره دیده طرف پولداره خودشو بهش انداخته اولش به خودم نگرفتم 😐ولی بعدش گفتن چه تولدی واسه خانم.. گرفته بود که من بودم بهم برخورد من اصلا دوس نداشتم فکر کنن که من میخام به این اقا نزدیک بشم
الان واقعا نمدونم براچی رفتار این اقا تغیر کرده و مهربون شدن اونم فقط با من من واقعا ناراحتم نمیخام پشتم حرف بزنن نمدونم چکار کنم