من و داداشم عضو بسیجیم بعد دیشب رفته بودیم مسجد واسه عزاداری ، بعد دیدم پسرع رو وای خیلی کراش بود 🥺 ازش خوشم اومد ، دیشب که سینی رو اورده بود که لیوانای چایی رو جمع کنه همش چشمش رو ازم میدزدید ، به همه نگاه میکرد غیر من🥺😢 موقع سینه زنی داشت پرچم رو تکون میداد ، منم که غششش 🥺😂کلی ازش فیلم و عکس گرفتم که نگاش کنم 🙄😂 امروزم واسه نذری گرفتن رفته بودیم ، یه چند باری چش تو چشم شدیم 🤗 رفیقشم که پیشش بود همش به من زیر زیرکی نگاه میکرد 🙄 حالا از شانس من اگه عاشق رفیقش بودم این یکی نگام میکرد 😐 خلاصه که میرفتم پیش داداشم ، اونا میدیدن منو ، ولی داداشم همش میگه چرا اومدی برو بشین پیش مامان اینا 🤦🏻♀️ داداشم باهاش حرف میزنه اسمشو ازش پرسیدم به هزار جور بهانه 😣😂 خب من چیکار کنم الان بعد مدت ها از یکی خوشم اومده ولی نمیدونم با داداشمم چجوری کنار بیام
عزیزم شما راهنمایی میخوای ولی راهنمایی که ما باتجربه ها بهت بگیم و قطعا قبول نمیکنی چون خودت تو کامنتا بهش اشاره کردی و نمیتونیم حرفی هم بزنیم که خوشایند تو باشه اینا هیجانات جوونیه که هر کی به آدم نگاه معمولی هم داشته باشه طرف فکر میکنه خبریه و بعدا حسابی ضدحال میخوره