دیگه کم آوردم نمیدونم چیکار کنم😔

ممنونم انشالله نمیتونم حرفی بزنم چون زندگیم به زندگی ی نفر دیگه گره خورده اونم بیچاره ۴ تا بچه داره ازدواج فامیلی بوده از خدا میخوام بهش عقل بده درست بشه هرچند اگه سر تا پامو طلا بگیره قلبم آرون نمیشه 😭

😭😭😭😭😭

من جای تو بودم با همون سری اول میذاشتم میومدم پیش مادرم انقد منت کشی و معذرت خاهی سخت میبخشیدمش تا دوباره تکرار نکنه شوهرت چون میدونه خیلی دوستش داری خیالش از بودنت راحته و هرجور میخاد باهات رفتار میکنه یجوزی باهاش رفتار کن ک با این اشتباهش ممکنه از دستت بده اینطوری بلکم حساب کار دستش بیاد

زیارتشون قبول باشه در کل خاهر قشنگم خودتو دست کم نگیر تو سزاوار کتک خوردن و تحقیر شدن نیستی ن تنها تو بلکه همه افراد در جایگاهی نیستم ک این حرفارو بزنم ولی برای شخصیتت ارزش قائل شو بهش بفهون گناه نکردی ک عاشق شدی سعی کنه قدر بدونه وگرنه یروزی ازین عشق و محبت محروم میشه ک دیه دیر شده

زندگي منم هم دعواس اصلا ارامش ندارم اخه من همش كوووووتاه ميام شوهرم هارشده

وقتی مشکل رو میدونی و متوجه شدی از کوتاهی خودته چرا همچنان این اجازه رو بهش میدی؟؟یبار مث خودش رفتار کن تا بدونه بی زبون نیستی فقط احترام قائل شدی

اين دفعه صداشو برد بالا فكر كرد من ميترسم گفت خاتوادم بيان بالا همه چي تمومه بمن گف حرو... نميشه كامل بگم چ حرفاي زشتي ك نزد

خانوادش اومدن باز داد و  بيداد كرد  اون جلو افتلد گفت من اينو نميخوام منم ب خانوادش گفتم بخاطر شما نرفتم پس بذارين برم خستت شدم از دستش نميتونم ديگ الانم مگ زمانه ي زدنه

الكي پدرش ترسوندش منو متقاعد كرد كه چرا ميخواي بري عصاب مادرتو خورد كني و....

قرار بود شوهرم ادم بشه كه بازم نشد

یمدت برو پیش خانوادت بمون و سعی کن فکرشو نکنی و حواستو ب چیزای خوب پرت کنی شاید این دوری ب صلاح جفتتون باشه تا با فکر باز تصمیم بگیری