سلام دوستان من امروز میخواستم به نوعی به مامانم کمک کنم و هم مامانم خوشحال بشه هم خودم رضایت داشته باشم همم خدا راضی باشه 😁 ولی بعد از اینکه خونرو تمیز کردم (بیرون بود ) اومد تشکر کرد و بعدش ایراد گرفت که فلان جارو جارو نکردی ، بد تمیز کردی و ... و یکمم دعوا کردیم چون انتظار داشتم ازم تعریف کنه ولی ... 😔 و ناراحتم الان چون هدفم خیر بود ولی هم مامانم اعصابش خورد شد هم من 😶 و الان واقعا نمیدونم چه کنم دیگه تصمیم گرفتم هیچکاری نکنم شما جای من بودین چیکار میکردین ؟ ☺️
این افکار...افکار نه سالگی من بود😐💔
میتونم بپرسم چندسالتونه جسارتا
سر منم خیلی اومده و الان واقعا میفهمم که مشکل از من بوده😂
سعی کن تمیز تر کار کنی که مامانت عصبی نشه
خب مامانت نباید اینجوری برخورد میکرد
الانم ک دوست نداره کار نکن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
