من ۹ ماهه که ازدواج کردم، شوهرم ۵ سال عاشقم بود تا باهم ازدواج کردیم، شوهرم ۱۲ ساله کارمنده، حالا مادرش هرموقع با من حرف میزنه میگه پسرم میره سرکا خسته میشه آره؟؟؟ یا پدر شوهرم میگه محمد چرا انقدر باید کرایه خانه بده؟
من جوابشونو نمیدم چون میخوام احترام حفظ بشه، اما بعدا به شوهرم میگم ، مبگه خوب من چکار کنم بنظرت؟؟ نمیتونم برم همش هر سری توجیهشون کنم که؟؟؟
یعنی علنا میخواد من حرف نزنم راجع بهشون، اما خوب منم حرصم میگیره مبخوام رو شوهرم خالی کنم
بگو اره دیگه زندگیه دیگه بالاخره
همین جوری به جواب ندادنت ادامه بده تا بسوزن
یه گوشتو در کن یکیشو دروازه و تمام
عجبا ..خب همه میرن سرکار خسته میشن
جواب نده ...این حرفا عادیه
جوابشون بده ، معنی احترام گذاشتن که نادیده گرفتن احساساتمون نیست
چیز بدی نگفتن خب 😳
عزیزم من که هیچ جوره نتونستم مدیریت کنم این مسئله رو فقط دیگه جز عروسی اقوام و مرگشون نمیبینمشون یعنی خونشون نمیرم اینطوری به ارامش رسیدم
روی شوهرت خالی نکن
جواب مادرشوهر را با احترام بده. یک جواب دندان شکن
واقعا تو این شرایط مردا گناه دارن آخه حرف خانوادش به مرد چه ربطی داره
پدرشوهرتم شاید دلش میسوزه چرا پسرش یه خونه نداره
بگو منم بجاش تو خونه کار میکنم و هرکسی وظایفی داره مثل خودتون مادرجان که تو خونه کار میکنید و مگه همه چی حاضر آماده میاد براتون؟
پدرشوهرم شاید منظورشه بیایید با ما زندگی کنید ک پسرم اجاره خونه نده ، ببین اگ همچین قصدی داشته باشن از اون طرفم دارن شوهرت و میپزن ک اینجوری بهت میگه
اینا از نظرت تیکن؟چیزی نمیگن ک بیچارها. شما تاحالا کسی ریچارد بارت نکرده فک کنم😁نمیدونی چجوریه ک به اینا میگی تیکه
