عقل و بی عقلی

ممنونم بانوی عزیزم ..کاش این خوشحالی رو میتونستم مضاعف کنم اما حیف...امیدوارم سال دیگه بیام و بگم به هدفم رسیدم

بی اغراق میگم زندگیمو مدیون شما هستم شاید لایک نکردم شاید بازخورد ندادم ولی بدونید خط به خط نوشته هاتون برای من درس بود ..درسی که باید مادرم میداد ولی تاوانش رو من دادم و رشد کردم 

دلم میخواست به عنوان شاگردتون بگم موفق شدم ...چون هر زمان خوابم میومد یاد صحبت شما میفتادم که می‌گفتین خواب ۷ صبح رو بیاد ندارم 

منم همون سختی هارو کشیدم 

انصافا همسرم هم کمکم کرد تا تونستم بخونم 

ولی قسمتم نبود ...و این جایگاهم ارزوست......

شما برای من الگو بودین و هستین ... امیدوارم بازم بتونم خیلی چیزای بیشتری ازتون یاد بگیرم چون احساس میکنم هر چقدر جلوتر برم بازم به دانش بیشتری نیاز دارم 

ممنونم ازتون

شوهرم دکتری داره اسنپ کارمیکنه خداشاهده من بگم هرچی بخریم میگ پول ندارم به والله قسم .شوهرم پسر سوم و یه برادر مجرد و یه برادربزرگترازخودشم داره و یه خواهر ۴۲ساله .دفعه پیش تنور و کهنه شور خرید براش دودفعه پیش جارو برقی  .همش مادرشوهرم خرج میتراشه برای شوهرم .متن سازی میکنه پسر فلانی فلان وسیله رو خرید واس مادرش .

بخدا خسته شدم ازشون .

برای من میگه ندارم .یه ماه دیگ وعده خونمونه دیگ خسته شدم ازش 

بانو جان میشه در مورد روتین روزانه اتون عین تاپیکهای قبلیتون بگین...

من خودم انگیزه میگیرم

همینکه ملکه گفت شما گفتین خواب ۷ صبح بیاد ندارم.ورزش و مطالعه و خوراک و کارهای خونه‌‌‌‌ وگوشی و عبادت و...اینا رو چطور هماهنگ میکنین.

سلام به همگی 

من تقریبا تمامی نوشته های شما رو خوندم ولی بعضی وقت ها که دوباره فکر میکنم دوباره همون زخم ها و کینه ها تازه میشن روش آزاد سازی رو هم انجام دادم که گفتین اسم مادر همسرتون یا هر کسی که شما رو اذیت کرده رو  بنویس بعد فکر کنید تو سه سالگی چقد مظلوم و بی گناه بود یا اینکه چقد زجر کشیده تا به اینجا رسیده واقعا من تمامی این کار ها رو انجام دادم که به آرامش برسم ولی بازم دلم باهاشون صاف نشد اخه خیلی سخته یکی که خیلی ساده و بی تجربه بوده اینجوری ازش سواستفاده کنن سخت تر از اونم اینکه نتونی ثابت کنی اونا مقصر بودن و اونا رو آدم های خوبی بدونن میدونم میگین باید بسپاری به زمان ولی واقعا خیلی واسم عذاب آوره الان با تایپک های شما دقیقا میفهمم چه بلاهایی بطور نامحسوس سرم اوردن و بیشتر بخاطر حماقت های خودم دارم میسوزم و آرامش ندارم اگه تایپیک های شما نبود الان واقعا دیگه افسرده شده بودم خیلی کمکم میکنن ولی با خوندن خط به خط اونا دارم زجر میکشم وقتی زن برادر همسرم برام توطئه چینی میکرد و من خنگ از همه جا بی خبر وقتی میومدن و حرف های خونمو و از زبون خودم بیرون میکشیدن و خیلی بلاهای دیگه از خودم بدم اومده یک ساله دارم خودم و ترمیم میکنم ولی هنوز به آرامش نرسیدم  

عزیزم خیانت یه مساله ای هست که ممکنه هزارویک دلیل پشتش باشه. شاید بهتره یه مشاوره برید حتی،شده  یه جلسه تا بتونه با درنظرگرفتن شرایطتون کمکتون کنه. 

ملکه جان قبلنا نمتونستین حرفتونو قاطع به مادرشوهرتون بزنین؟

 الان میتونین ازحقتون دفاع کنین و حرفاتونو راحت بگین ؟؟  

منم این مشکلو دارم نمدونم خجالت مکشم و کم رو هستم واس زدن حرفم بلد نیستم ازحقم دفاع کنم 

شما تغییر کردین دراین موردهمم؟ 

راستی خیلی خوشحال شدم بابت پیشرفت هایی ک داشتی 

لطفا بقیه دوستان و بانو هم کمک کنن 

اصلا سرزبونداروحاضرجواب نیستم ک بتونم ازحقم دفاع کنم 

ایا میتونم تغییربدم خودم رو ؟

دوستان چندماهه بایک پیج آشنا شدم که  بشدت روی زندگیم تاثیر مثبت گذاشته. زندگیم قبلا منظم بود ولی با خوندن مطالب پیج خیلی بهتر روی نظم وروتین خاص خودم رفتم 

پیجش کمکم کرده تا کمال‌گراییم کمرنگ بشه واز کوچکترین تلاش هام برای خودم وزندگیم تشکر میکنم. 

اگر دنبال روتین ونظم وهدفمندترشدن توزندگی هستید میتونید یه نگاه بندازید بهش. 

Gilda. Borojerdi

موبه مو دارم راهکارهاشو توزندگیم پیاده میکنم 

البته درحد توان وشرایطم. 

سلام عزیزم.

گلم منم گاهی همین افکار میاد سراغم ولی هر بار که میاد سراغم میگم، الان تو روی صندلی قربانی نشستی سریع بلند شو و روی صندلی مسئول بشین! فقط فقط با همین ترفند کاملا حالم عوض میشه.

ویژگی های صندلی قربانی: ضعیف، بدبخت، بیچاره، ناتوان.

ویژگی های صندلی مسئول: قوی، مقتدر، با اراده، ارزشمند.

با همین یه جایه جایی ساده کاملا فکر  و حس و حالم تغییر می کنه عزیزم. تو هم امتحانش کن