2777
2789

من یه مدته همش فکر میکنم آدم خیلی بدیم، لایق خوبیا و اتفاقای خوب و آدمای خوب نیستم، خدا دوستم نداره...

قبلا همش فکر میکردم آدم خوبیم و خدا دوستم داره و همیشه کارام درستن و خدا ازم راضیه

بعد از جدایی از نامزدم هر روز بیشتر از قبل پی بردم که چقدر ایراد دارم چقدر اشتباه دارم و چقدر آدم بدی بودم...

خیلی زجر میکشم بابتشون ، کلی وزن کم کردم و هر شب خواب هایی میبینم که تو عذابم...

عجیب تر اینکه تا قبل از این اتفاق همیشه خودمو خوش قلب ترین و منطقی ترین آدم دنیا میدونستم

احساس میکنم تا الان اشتباه زندگی کردم و هیچی بلد نیستم

حال عجیبی دارم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

قبلا سنم‌پایین بود اره ولی الان نه

‏یه سکوتی هم هست که مال بعد از شنیدن یه سری از حرفاییه که نباید می‌شنیدی حس عجیبیه بیرونش سکوته ولی از درونت هی صدای شکستن میاد   مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن...که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست!

بعد از جدایی این فکرا طبیعیه فقط نباید بهشون بال و پر بدی و اجازه بدی فکرتو زیاد درگیر کنن...ادم وقتی ناراحته به همه داشته هاش و نقاط قوتش شک میکنه

난 물만난 물고기 soak up the music
شاید از خدا دور شدی؟ 

بر عکس تنها پناهم خداس

ازش خجالت میکشم ولی بازم دست به دامن اونم هر ثانیه باهاش حرف میزنم

شاید فقط دعا و نماز و نذر و نیازه که تا الان زنده نگهم داشته...

از خدا ام خجالت میکشم که بلد نیستم خوب باشم

بعد از جدایی این فکرا طبیعیه فقط نباید بهشون بال و پر بدی و اجازه بدی فکرتو زیاد درگیر کنن...ادم وقت ...

واقعا؟؟

یعنی ممکنه اینقدرا ام که فکر میکنم بد نباشم؟🥲

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792