انگار دوسش داره همش حالش میپرسه کجاس چیکار میکنه شوخی زیاد میکنه باهاش چند بار گیرش دادم به خنده گفت آخه کی عاشق این میشه من ازش بدم میاد دوباره میگه عشق واقعی اول از نفرت هس خواهرم شوهر داره بزور شمارش از توی گوشیم برداشت که اگ من گوشیم خاموش بود به اون زنگ بزنم اعصابم داغونه من چقدر بدبختم اخه هیچ کس منو دوست نداره
خواهرتون بزرگترازشماس
چ چندش
چندسالته
بچه داری
خاهرت چن سالشه
منم این مشکل رودارم البته یه بارتودوران نامزدی گفت خواهرت ازتوخوشگله تره
اون موقع نه امابعدها ناراحت شدم دوست ندارم یه جاباشیم هروقت باهاش حرف میزنه یانگاش میکنه حالم خراب میشه
دامادای ماهم با من شوخی مبکردن هوامو داشتن ولی اصلا چنین جیزی نبود البته شوخی هم خیلی موبانه منم حدومرزم نکه میداشتم کلارفتارمون مودبانه هست شاید شما حساسین
شاید خبری نباشه وحساس شدی
ان شالله خاهرت زود ازدواج کنه در بسته شه
شایدم واقعا چیزی نیست و حساس شده باشی؛ بعدم اون شوهر داره..بنظرم با خواهرت صحبت کن بگو رو به شوهرم نده و باهاش شوخی نکن و باهاش خیلی جدی رفتار کن تا شوهرتم دستو پاشو جمع کنه.
خواهرمن ازشوهرم ۳سال بزرگتره ،چن روزپیش داماد دارشد
حالا چرا خودتو انقدر کوچیک کردی
اونو دوست داری، منو دوست نداری دیگه چیه...
خواهرته، تا اخر عمر مجبورید با هم باشید، سعی کن این روابط رو مدیریت کنی نه این‌که نقطه ضعف نشون بدی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
