مطمئنی همشو خواهرت میخوره؟؟چرا موندی خونه بابات؟شاید اونجوری میکنن بری خونه خودت؟آدم خونه خودش باشه خیلی بهتره.درسته خونه پدرته ولی هیچ جا خونه خودم آدم نمیشه..برو خونه خودتون تا زمان زایمان هم خونه خودت بمون
اره بابا از این لحاط مطمئنم به پدرومادر دیدم بارها.مامانمم باهاش خیلی مشکل داره مثلا ی ظرف می‌شست سرخود اونم ی مایع ظرفشویی تموم میکرد مامانم مجبوره تند تند بشوره بعد غذا ظرفارو بابام که ازش طرفداری میکنه باعث شد ماها بقیه رو این خواهرم حساس شیم
بنظر منم برگرد زندگی خودت.بیشتر و بهتر تصمیم بگیر برای زندگیت..مهریه رو بگیر برای خودت زندگی کن..چجوری میخوای زندگی کنی با اونا به مشکل میخوری
خودم از اون روز سخته همش حتی دیگ نمیتونم چیزی بخورم ولی شرایطم جوریکه باید تحمل کنم دوتا بچه پشت هم .بعد دنیایمان بچم برم سرکار یکم که کار کردم جدایم از مامانم اینا.بابامم میگفت بعد زایمان برات ماشین میگیرن میدونم میگیره
قصدم اینه چندسال دیگ از مامانم اینه جدایم بچم نوزاده ی بارداری دارم دست تنها نمیرسم مادرشوهرم و یکی از همسایه هامون باهم آشنا دراومدن رفتن به همسایمون گفته ما میخوایم طلاقش بدیم تورو پدر مادریکه چنین دختری بزاد همسایمون کل شهرک و پر کرده خیلی اوضاع داغونیه
ناراحت نشی ولی با دوتا بچه برگشتی خونه بابات هنوز باباتم برات ماشین بخره..
برای غذا خوردن خواهرتم بهش گیر میدی
درسته ک اون باید اندازه بخوره و حرفای قبلم سرجاشه..
ولی شمام با دوتا بچه برگشتی شکمت یکی دیگه بالا اورده الانم خرج افتاده گردن اینا هیچی نباید بگی
به اون بگو خرج بده عوضی
