خواهرم امروز موقع ظرف شستن دیدم بدون اینکه ناراحتش کرده باشیم اشکک میریخت گفتمچی شده فت به حال خودم گریه میکنم به روزای تکراری گفت باز دانشگاه میرفتم یا گواهینامه میرفتم سرم گرم بود الان نه بابا میزاره جایی مشغول کار شم درضمن الان 5ساله کسی رو دوست دارهاز زمان دانشگاه فقط من میدونم ولی پسره هر چی کار میکنه خرج خانوادش میکنه میگم تا کی چرا نمیاد خواستگاری میگه پول نداره میگم سنت شده 23 تا کی میخای منتظر بمونی