من مامانم بعد مراسم عروسی داداشم میخاد درخواست طلاق بده...من مجبورم با بابام زندگی کنم..نگید که حق انتخاب داری که انتخابی در کار نیست...خیلی می ترسم..از تنهایی،از حرف مردم،از اینکه بعد از مامانم چه جوری تو مهمونیا و مراسمای بی شمار فامیل پدری برم؟تحمل خونه بدون مامانم سخته...
و اینکه دیگه هیچوقت خونواده مادری رو نتونم ببینم یا مخفیانه...و اینکه یه دونه داداشمم اجبارا ازم دوره...
بچه ها دعا کنید مامانم منصرف شه...امشب با بابام برگشت تهران و من اهوازم...اندازه یه دنیا دلم گرفته