هههعععی خواهر دست رو رو دلم نزار
دقیقا طوری رفتار میکنه انگار من با خواست خودم اومدم سرکار که میرفتم پشت سرم حرف در میورد به خاله هام میگفت اینقدر ریختم تو خودم که نتونستم وار کنم و استعفا دادم الانم تو خونه مثه زندانیا شدم که مبادا برم بیرون پشت سرم حرف در بیاره😔 تنها کسیکه به فکرم بود وهوامو داشت و واقعا نگرانم بود بابام بود که اونم خدا ازم گرفت