چند روز دیگه مراسم بله برون برادرهمسرم هست و تا به الان مادرشوهرم هیچ حرفی به من نزده و فقط زنگ زده به همسرم که بیا اونم گفته نمیام اصلا هم به من ربطی نداره که فکر کنید من پرش کرده باشم ...هیچی دوباره بهش زنگ زدن که باید بیای نمیشه نباشی اما یه کلمه نگفتن مثلا به خانمتم بگو ...خیلی ناراحتم بالاخره من عروسشونم نباید بهم یه زنگ میزدن یه تعارف کنن ؟ما باهم مشکلی نداریم که بگم قهریم یا هرچیزی ....بنظرتون توقعم بیجا هست؟بعد با این اوصاف شما بودین میرفتین ؟
ختم دسته جمعی قرائت سوره یس هست به نیت تعجیل درفرج مولای غریبمون امام زمان عج وبرآورده شدن حاجات همه ان شاءالله
میخواهیم چهل نفر باهم توی یک روز نفری یه دونه سوره یس بخونیم
هرکس مایله لایک کنه تا آخرشب فرصت هست بخونیم التماس دعای فراوان
نه وقتی شوهرم نمیره منم دعوت نکردن من پاشم کجا برم
توقعت به جاس،تا زنگ نزدن نرو
وقتی شوهرت گفته نمیرم نمیان به تو بگن که اول باید اون راضی شه
شاید وقتی زنگ زده به شوهرت یعنی دو تاتون برید
پوووووووف ادم مغزش میترکه ازدست این جورخانواده ها🤦♀️🤦♀️🤦♀نزاربره
ممكنه مشكلي نداشته باشين حتما خودتون يا شوهرتون باهاشون دعوا كردين دگ
نمیخواه که مخصوصی جدا براتون زنگ بزنن
حق داری
حالا شوهرت براچی نمیخواد بره
با سیاست حالی شوهرم میکنم که از همین اول نو که اومد به بازار کهنه شده دل ازار خوشایندم نیست و بهتر بود بهم تعرف میکردن تا وقتی دعوت نشم دعوت نشده جای نمیرم
نه اصلا توقعت بالا نیست باید بهت بگن
من حتی شده کسی به شوهرم زنگ زده که به خانمت هم بگو ولی من نرفتم گفتم من خودم گوشی دارم زنگ بزنن به خودم
من مراسم برادر شوهر کوچیکم
که دخترخالم گرفت
مادر شوهرم قبل اینکه حتی به خالم زنگ بزنن بهم گفت یه هفته زودترم هم به من گفت هم به شوهرم به بقیه جاریامم گفته بود جدا
به نظر من نرو چون بری خودت کوچیک کردی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
