2777
2789
عنوان

ترس از دساشویی رفتن پسرم

| مشاهده متن کامل بحث + 966 بازدید | 49 پست
برادرزاده منم اینطور شده بود چون تو مدرسه ترس گرفته بود . یه سری در روش قفل شده بود. کلا این عادت ...


وای طفلی

موتدم چیکار کنم از همین می ترسم که مدرسه اذیتش گنن پسر بچه ها بی رحمن اینم حساس

وای جدی یعنی از چیزی می ترسید؟ چه جوری خوب شد

چندبار خم بردش دکتر گفتن یه ترس از محیط کوچیک و تنهاییه.

الانم که ۱۷ سالشه برسه خونه تنها باشه باید همه چراغارو روشن کنه.


گویند که سنگ لعل شود در مقام صبر  اری شود،لیک به خون جگر شود  

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

می دونی یه بار دختر جاری که الان ۹ سالشه با مادربزرگش رفت دستشویی چون خیلی خیلی ترسویه حالا این پسر ...

چقدر سخت و فکر کنم از مشاور کودک کمک بگیری بهتره چون من بشخصه دقیقا با این سنم هنوز میترسم از محیط بسته سرویس و حتی حموم و باید توی کوچیکی برطرفش کنی این حالتش رو گلم باکمک مشاور تا توی وجودش نمونه این حالت

نگران نباش حال من خوب است، فقط کمی بزرگتر شده ام، عقلم قد کشیده، دلتنگی هایم کوچک شده اند و در فاصله کوتاه لبخندها و اشکهایم، آموخته ام زندگی کنم…
نه اصلا سوسک نداره پسرم خیلی ترسو شده    

درست میشه عزیزم ، من خودمم قبلا وقتی بچه بودم دسشویی تو حیاط بود واسه همین میترسیدم😅 ولی کلاس دوم اینا دیگه درست شد

یجور میگن قیافه مهم نیست و مهم شخصیته انگار ما خوشگلا بی شخصیتیم😒😂🌹
ترششو از دختر عموش گرفته

خب از چی میترسه؟؟؟

ازش بپرس

بچه بزرگه میتونه توضیح بده 

شاید یه دلیلی داره که شما اصلا بهش فک هم نمیکنی

من هر شب به امید یه معجزه بزرگ میخوابم...به امید اینکه وقتی چشمامو باز میکنم تو کنارم نشسته باشی...با دستای کوچولوت بزنی رو صورتم و منو صدا کنی....روی پاهای کوچولوت وایسی و بپری بغلم🥲🥲🥲من تمام نی نی سایتی ها رو انسان های محترمی میدونم......به عقاید و نظرات همشون احترام میذارم ولی این رو دلیلی نمیبینم که نظر خودم رو نگم همه ما انسانیم،موجود اجتماعی هستیم پس لازمه عقایدمونو باهم به اشتراک بذاریم.تبادل نظر کنیم.....گاهی لازمه تغییر بدیم نظراتمونو.....پس دوست عزیزم اگه با نظرم مخالفی میتونی ریپ بزنی و نظرتو بگی من این توانایی رو دارم  که با هم تبادل نظر کنیم
چندبار خم بردش دکتر گفتن یه ترس از محیط کوچیک و تنهاییه. الانم که ۱۷ سالشه برسه خونه تنها باشه باید ...


وای خدای من  این پسر مت حتی یه قدم از مد ددرتر نمیشه ولی ۷واهر کوچکش شیر زنیه برای خورش اون طفلی این و می بره دستشویی

چندبار خم بردش دکتر گفتن یه ترس از محیط کوچیک و تنهاییه. الانم که ۱۷ سالشه برسه خونه تنها باشه باید ...

دقیقا مثل من ولی با ۳۷ سال سن😬

نگران نباش حال من خوب است، فقط کمی بزرگتر شده ام، عقلم قد کشیده، دلتنگی هایم کوچک شده اند و در فاصله کوتاه لبخندها و اشکهایم، آموخته ام زندگی کنم…
خب از چی میترسه؟؟؟ ازش بپرس بچه بزرگه میتونه توضیح بده  شاید یه دلیلی داره که شما اصلا بهش ف ...


می دونی یه روز مهمونی اومد خونه نا با مادربزرگش

موقع دستشویی رفتن گفت مادربزرگ هم باید با مندبیاد من می ترسم من اصلا تنهایی نمیرم جیش کنم 

از همون لحظه پسر من ترس ورش داشت و میترسه هر چی هم بهش میگم اما اصلا گوش نمیده

وای خدای من  این پسر مت حتی یه قدم از مد ددرتر نمیشه ولی ۷واهر کوچکش شیر زنیه برای خورش اون طفل ...

خوب میشه نگران نباشید.

گذشت زمان درست میکنه همه چیو

گویند که سنگ لعل شود در مقام صبر  اری شود،لیک به خون جگر شود  
دقیقا مثل من ولی با ۳۷ سال سن😬


و من با ۲۶ سال سن و ۳ تا بچه

حضرت زهرا(س) میتوانست در قضیه مسکین و یتیم و اسیر بگوید که بروید مسجد پیغمبر! خوب حکومت اسلامی است و باید انجام بدهد. نه، وظیفه حکومت، وظیفه جامعه را نفی نمیکند. انسانها در جامعه موظفند که به یکدیگر کمک بکنند. هم کمک مالی هم کمک فکری هم کمک آبرویی. این درس فاطمی است، این معرفت فاطمی است. رهبر انقلاب اسلامی
می دونی یه روز مهمونی اومد خونه نا با مادربزرگش موقع دستشویی رفتن گفت مادربزرگ هم باید با مندبیاد م ...

بعدش با دختر عموش حرف نزده؟؟؟

مثلا بهش بگه دستشویی همچین چیزی داره و میترسه؟؟؟

اگه اینجوریه هرچی بیشتر اصرار کنی بیشتر میترسه 

یه مدت آزادش بذار 

گاهی باهاش برو 

بذار در رو باز بذار کم کم ترسش میریزه باز اگه دلیل ترسش این باشه

من هر شب به امید یه معجزه بزرگ میخوابم...به امید اینکه وقتی چشمامو باز میکنم تو کنارم نشسته باشی...با دستای کوچولوت بزنی رو صورتم و منو صدا کنی....روی پاهای کوچولوت وایسی و بپری بغلم🥲🥲🥲من تمام نی نی سایتی ها رو انسان های محترمی میدونم......به عقاید و نظرات همشون احترام میذارم ولی این رو دلیلی نمیبینم که نظر خودم رو نگم همه ما انسانیم،موجود اجتماعی هستیم پس لازمه عقایدمونو باهم به اشتراک بذاریم.تبادل نظر کنیم.....گاهی لازمه تغییر بدیم نظراتمونو.....پس دوست عزیزم اگه با نظرم مخالفی میتونی ریپ بزنی و نظرتو بگی من این توانایی رو دارم  که با هم تبادل نظر کنیم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز