دوستای گل من شوهرم بعد سالها ماشین گرفته اول سفر دورشم رفت ولایتشون من باردارم و نمیتونستم برم.ایشونم قرار بود بره کمک پدرش .اما چون دیر رفته دیگ کاری نیس انجام بده . و از طرفی خانواده ای خواهرش و برادرش هم برای تفریح رفته بودن اونجا. امروز فهمیدم بهشون سرویس دهی داره. و وقتی ک برای ما باید بزاره واس اونا میزاره . کلن اینم بگم همش حس میکنم الویت زندگیش ما نیستیم. چون اینجام که هس اکثرن با خواهرش ایناس حتی یکی دوبار بدون اینک من خبردار بشم باهشون برنام ریخ و من مث عروسک فقط رفتم اومدم خودشم نمیدونم متوج نیس یا از عمد اینکارا را میکنه .کاراش حرصم میده اشکمو در میاره. چیکار کنم
بهش گفتی همه اینارو؟ چی میگه؟
عزیزم شما زیادی حساس شدی البته تو دوران بارداری به خاطر به هم ریختگی هورمون ها طبیعیه که زودرنج و حساس باشی
باید از اول به خودت وابستش میکردی الانم دیر نشده یکم محبتت تو بیشتر کن کم کم خودش مثل موم میاد تو دستت وبدون تو آبم نمیخوره
چند تا سوال ؟
بهت توجه نمیکنه؟
بهت محبت نمیکنه؟
منظورت چیه واسه ما وقت نمیزاره؟
خب عزیزم نیازاتو مطرح کن ،به قول معروف میگن تا بچه گریه نکنه شیر دهنش نمیزارن تو هم بگو ،مطمئنن شوهرت آدم مسئولیت پذیر و خانواده دوستیه که به فکر خانوادش هست قطعا اگر با بیان مناسب ازش بخواین به شما هم خیلی بیشتر رسیدگی میکنه
وای قربونت برم فکرکنم واقعا الان هورمونات بهم ریخته راست میگن حساس شدی گلم واقعا چیزی نیست که بخاطر گریه کنی بفکر نینیت باش قشنگم
اسی اگر شوهرت فکر خوشگذرونی خودشه توم فردا برو با رفیقت خوشگذرونی عکستو بزار پروفایلت یا استوری ک شوهرت ببینه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
