دوستای خوب راجب شوهر و خانوادش سوال دارم بیایدد

 محبت از سرکار میاد سلام علیک یچایی بعد میره گوشی. توج هم ک از چه نظر  نشده کادو برام بخره. یا در کل چیزایی که برای اون خنده دار هست برا من نیس و برعکس. کم پیش میاد باهم بخندیم. نمیدونم  حس میکنم  اونجور که بقیه شوهراشون کنارشون هست این نیس.  ینی اول اطرافیان  از پل رد میکنه بعد اگ شد ما را

  خوش گذرونی اونجا میکنه یا نع نمیدونم . دیروز حرف زدنی گفتم خوش میگذره گفت بدون شما نع. وای امروز حتی زنگ نزده بهم.  استوری غم گذاشتم راجب اینک روزای شاد همه هستن بهترین دوست اونه ک روزای غم کنارمون باشه. کاش منم همچین دوستی داشتم و عزیزی که بفهمه آدمو استوریمو دید براش دست زد حتی نپرسید یا نگفت من هستم ک چی شده و ...

  چیکار کنم درست شه من هرچقدم توو خونه به خودم میرسم.  از لحاظ رابطه هم براش کم نمیزارم.  خودشم هیچ وقت اعتراض نکرده  و همیشه میگ خدا راشکر ک دارمتون  ولی   هیچ وقتم نپرسیده ازم راضی یا زندگیمون دوس داری همش من میپرسم

من ک جایی نرفتم حتی روز جمعه ایم خونه تنها موندم . البته اون رفته گردش . 

 خب الان بنظرتون من مقصرم .  مشکل دارم.  من دلم میخاد اول ما را ببینه . بعد بقیه را این کلن برعکس😔 حساب کن خواهرش و شوهرش بچش دایم در حال تفریحن زنداداشش اینام همینطور از عید تا حالا بگم ۶بار رفتن تفریح ما یبارم نرفتیم. اینکه الان اینم رفته ور دل اونا باهاشون میره آب گرم اینور اونور سختمه

دخترم طفلی هفته ای یکی دوبار خودش میره خونه مامانم شبا اونجاس  ما موقعیت تنها موندن داریم همیشه اما توو تنهاییمونم حرف نمیزنه زیاد همش میشنه آهنگای شاد ترکیه ای نگا میکنه یا کیلپای طنز. گاهی هم از اون پیجا

من ازش میپرسم چخبر سرکار چطور بود یکلمه میگه خوب بود یا مثلن میگ  شکر  مث همیشه. خودشم  ازمن نمیپرسه.  ولی اینم بگم راجب اینک برامون خرج کنه پول بده  کم نمیزاره . من حس میکنم محبتش اونجوری ک من میخام نیس

ینی اینجا هیشکی نیس  یحرفی واس ادم بگ