من واقعا نمی دونم با این مادر چیکار کنم.خانواده برادرم رو بیشتر از من و خواهرم دوست داره.یعنی حتی بچه های برادرم از من و خواهرم عزیزترند.بچه اولش که پسره اینقدر دوست داره که نگو.مسخره نمیکنم ولی عقب مونده ذهنیه دو سال از دختر دوم من که چهارده سال و نیمه هست کوچیکتره ولی الان کلاس دومه اونم استثنائی.قد و هیکلشم اندازه بچه هفت ساله است.اونوقت مادر من اینو شبا میبره خونشون بغل خودش می خوابونه.یا مادر من خسیسه برای خودشون گوشت درست نمی کنه اونوقت اینکه میره خونشون گوشت با برنج درست میکنه بهش میده.یا موقعی که مراسمی هست مادرم میگه حتما بچه های برادرت رو با خودت بیار.در صورتی که وظیفه مادرشونه جایی ببرتشون ولی مادرشون مریضی اعصاب داره حالش دست خودش نیست.
ماه محرم و صفر همیشه خونه ی مادرمه.یا مثلا کلمه های عزیزم،بچه ام،قربونت برم رو فقط برای برادرم و بچه هاش به کار میبره.یعنی مادرم از قدیم میگفت من یه بچه بیشتر ندارم منظورش برادرم بود الانم فقط اون بچشه.تموم فامیل های مادرم با من و خواهرم به خاطر حرف هایی که مادرم پشت سر ما زده باهامون مشکل دارن.من و خواهرم جرعت نداریم فامیل های شوهرمون رو مهمون کنیم چون باید مادرمون هم بگیم کلا دوست نداره فامیل های شوهر با ما خوب باشن.این اخلاقای مادرم شبیه مادربزرگمه هیچ کدوم از خاله هام این جوری نیستن فقط مادر من این جوریه.از بچگی براش عین چی کار میکردم نذاشت بیشتر پنج کلاس درس بخونم جهاز درست حسابی ام نداد بعد سالها هنوز شوهر من و شوهر خواهرم جهاز کم رو تو سرمون می زنن.
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من و خواهرم چیزی بخریم یه تبریک خشک و خالی نمیگه اونوقت اگه برادرم چیزی بخره هی میگه که برید به همه بگید که برادرتون چی خریده همه بدونند.مادرم چند هکتار زمین از ارث پدرش داره نصفش رو داد به برادرم به من خواهرم هیچی نداد بقیه اش رو هم میخواد بفروشه تا بعد مرگش هم هیچی به ما نرسه.
من اصلا ازش محبت نمی خوام ولی حداقل این رفتار ها رو نداشته باشه.مثلا دختر دومم یه کیست توی صورتش هست هی میگه توی رادیو شنیدم میگن اینا سرطانه ببرش دکتر سرطان نباشه.یا کبدم چربه میگه کبد مرگ خاموشه آدمو میکشه مواظب باش.یا دختر کوچولوی سه ساله ی خواهرم دیر دستشویی میره میگه کلیه هاش مشکل داره خون بدنش کثیف میشه.یا خواهرم بیماری ام اف داره از شانس بدش هی به من میگه این میمیره بیماریش درمان نداره.شما بگید این انتظار زیادیه که مادرم انقدر استرس به ما وارد نکنه؟
من اصلا ازش محبت نمی خوام ولی حداقل این رفتار ها رو نداشته باشه.مثلا دختر دومم یه کیست توی صورتش هست ...
عید همه ی بچه هاش خواهرش رو مهمون کرد خونه اش من و خواهرم چندبار رسیدیم ولی حتی تعارف هم نکرد.میگم ما نه به جهاز نیاز داریم الان نه من تحصیلات می خوام بعد چند سال نه محبت میخوام نه مهمونی می خوام فقط میخوام استرس بهم وارد نکنه.جالب اینجاست پشت سر شوهرامون هن زیاد حرف میزنه.
عید همه ی بچه هاش خواهرش رو مهمون کرد خونه اش من و خواهرم چندبار رسیدیم ولی حتی تعارف هم نکرد.میگم م ...
مثلا شوهر منو میگه دین و ایمان نداره دیر خونشون میره تریاک میکشه شوهر خواهرمو میگه زیادش پول داره خیلی مغروره گردن کلفته.در صورتی که هیچ کدوم به این شدت بد نیستن.
اون بچه معلوله کند ذهنه میفهمی؟ تو درگیر توجه مادرت به یه بچه بی گناه مریضی؟
ولی بچه دومش سالمه به اونم خیلی توجه زیادی داره.من میگم دیکه درگیر نیستم نمیخوام بهش فکر کنم میگم هر چقدر میخواد اونو بالاتر بدونه و بهش بده بخوره و محبتش کنه مال خودشه دوست داره.خوشم نمیاد پشت سرمون حرف بزنه یا انقدر استرس بده
عزیزم هیچ راه کاری نداره اگه درست بشو بود که تا الان درست شده بود پس م ...
واقعا شما درست میگید راه کاری نداره من فقط خواستم درد دل کنم.راه های مختلف رو امتحان کردم کاری داشت انجام دادم نذر داشت زودتر از همه رفتم کمکش روز مادر بهتر چیزا رو خریدم بهش محبت کردم خونش میزم تنها نمونه هر روز بهش تلفن میزنم احوالش رو می پرسم زیارت میره جایی خونش رو نگه میدارم تمیز میکنم قالی می بافه آخراش میرم کمکش زودتر تموم شه اما.......وقتی نمیشه نمیشه
قبلا حسادت میکردم الان نه.میگم شاید ما رو نمیخواد دوستمون نداره نمیشه مجبورش کنیم اونم میتونه هر کاری خواست انجام بده من فقط از دست حرف هایی که پشت سرمون میگه و آنقدر مریضی هامون رو بزرگ میکنه خسته شدم.
خسته ام کرده واقعا اصلا دیگه نه ارث میخوام نه محبت نه مهمونی هیچی فقط ما رو نکشه خوبه.زبونشم خیلی تند و تیزه چیزی میگه نمیشه جوابش رو داد چیزی هم بگی جوابش تو آستینشه.