سلام من قبلا تو تاپیکام از کاراهای شوهرم وخیانتاش گفتم حالا احساس میکنم چون کار خاصی نکردم پررو شده خانواده شوهرم پر جمعیتن ولی من فقط یه داداش دارم هر وقت گفته بریم خونه خواهر برادرام رفتم حتی اگه مشکل داشتیم اونجا بروی خودم نیاوردم حتی رفتارم از خودش بهتر بوده حالا داداش من تازه ازدواج کرده چند روز پیش بابام خانم داداشم و وخانواده شو بیرون دعوت کرد به ماهم گفت بیاین این از اول لج کرد از زنداداشت خوشم نمیاد نمیام ولی باز بعدا گفت تو برو حالا همون شب بهش زنگ زدم بیا منو ببر کمک مامانم باشم با لحن بد گفت به ما چه خودشون برن واین حرفا منم ناراحت شدم تلفنو قطع کردم بعد اومد خونه کلی دعوا که چرا قطع کردی با کلی منت گفت بریم حالا خوب که رسیدیم با هیچکس که حرف نزد فقط باد کرده بود بعد ده دقیقه هم گفت ما میریم منم ناراحت شدم پا شدم اومدیم ولی دیگه باهاش حرف نزدم حالا بهش برخورده چرا اینجوری میکنم خیلی اخلاقاش گنده بهانه اش از زنداداشمم اینه که چرا گفته شب جشنمون پول کم گذاشتین اخه ما دو تومن پول توکارت گذاشتیم ولی شوهرم الکی گفت 4 زنداداشم به شوخی گفت الکی گفتین اینم گفت نه 4 تومن بود کلی هم طلبکار شد ولی من میدونم 2 بود واقعا دیگه کم اوردم هیچ اخلاق درستی نداره به نظر شما کارم اشتباه بوده
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
خیلی دیر متوجه میشویم ک دوستان زیادی نداریمـــ ـفقط ادمای زیادی رو می شناسیمـــ... 🥀🥀🥀🥀💔💔 پرنده ای کهــ رفت بگذارد برود....💔 هوای سرد بهانهــ است .... هوای دیگــری بهــ سر دارد🥀💔
من. چند وقته تنهایی میرم خونه مامانم تا بعدازظهر هستم بعدمیام
خیلی دیر متوجه میشویم ک دوستان زیادی نداریمـــ ـفقط ادمای زیادی رو می شناسیمـــ... 🥀🥀🥀🥀💔💔 پرنده ای کهــ رفت بگذارد برود....💔 هوای سرد بهانهــ است .... هوای دیگــری بهــ سر دارد🥀💔