منو نامزدم چند سال دوست بودیم و همیشه از هم دور بودیم یکساله نامرد کردیم ینی عاشق ترین مرد دنیا بود انقد مهربونو دوست داشتنی بود بخصوص اوایل نامزدی رو ابرا بود من میمیرم براش ولی فوق العاده باش لجبازی میکنم از بس باهام راه اومده بود فک میکردم حق با منه کارش یه شهر دیگس هر ۲۰روز میتونه بیاد چند ماهه قشنگ تحلیل رفتناشو میبینم نسبت به رفتارام حساس شده همش گارد گرفته هنوزم خوبه حامی همه کارامه هرکاری بتونه برام میکنه ولی جدیدا تا یکم ساز مخالف میرنم قاطی میکنه ولی خودش درستش میکرد مشکل من کمالگراییمه همچیو از بچگیم کوفت همهمیکردم تا انجام بدم اخرم به دلمنمیشست حالا همین باعث سردی نامزدم شده پریشب دیگ زد سیم اخر گفت دیگ برا هیچی ذوق ندارم من انقد خودخاه بودم که واقعا نفهمیدم داره رابطه میگنده حالم بده هنو دوستم داره ولی بی ذوق شده بی انگیزه شده چکار کنم رابطمون خوب بشه قرار بود پسفردا بیاد مرخصی باهم بریم شهرشون عروسی حالا میگه نمیام اصن توکه بدت میاد پیش من باشی ازین حرفا من بدون اون میمیرم واقعا همه کسمه
آرام باش عزیزم.هیچ چیز ارزش این همه دلهره را ندارد..ما رفته ایم و الان سال ۱۴۹۷ است..🚶به تاپیک دعام سر بزنین امام جواد خیلییی حاجت میده.و توسل ب شهید علی جهانیاری و ابراهیم هادی عزیز🌸واسه حل شدن یه مشکل بزرگ تو زندگیم و سلامتی بهترین ادمای زندگیم یه صلوات مهمونم میکنین ممنونم.🌹
من خودم پسرم عشقمو تا پای جون دوست داشتم انقدر خودخواه بازی در آورد و انقد از خوبیم سواستفاده کرد فکر کرد قراره همیشه حسم بهش عالی بمونه،ولی منم عوض شدم مثل خودشم الان،و اونه که الان دنبال منه و شاید دیگه هیچوقت مثل قبل نخوامش،ولی شما که نامزدین باید بیشتر همو درک کنین
میگه اصلا نمیام 🙃گفت فقط اگههه ببینم این دو سه روز فرقی کردی شاید اومدم ولی تلفنمم جواب نمیده گارد ...
عزیزم همسر من گاهی برا اینکه دلمو به دست بیاره خداشاهده پامو بوس میکرد ولی من نفهمیدمو فک کردم قراره همین باشه منت کشی بوسیدن عذرخواهی از طرف اون اما یه روز دیدم حتی بودنم براش مهم نیس و متاسفانه دیگه درست نشد تا خود حالا البته شوهره من خیلی کینه ای هم هست