بچه ها منو شوهرم یه بحثای ناجوری داشتیم که کار کشید به خانواده شوهرم و البته خانواده خودم در جریان نیستن
ولی خب آشتی کردیم و برگشتیم سر خونه زندگیمون
حالا شوهرم میگه میخوان سند هایی که بنام منه رو منتقل کنن بنام یکی از اعضای دیگه ی خانواده و اینکه همسرم چون مشکل داریم در بارداری میگه دیگه دکتر نمیام و سوم اینکه طلاهامو هم برده و نمیده دیگه
منم میگمش با این وجود دیگه تو داری محکم کاری میکنی و ن بمن ن به زندگیمون اعتمادی نداری
ولی اون رد میکنه حرفامو
شما باشین چکار می کنید
درضمن میخوام دیگه خونه باباشم نرم چون رفتارشان رو دیدم