لطفا نصیحت نکنید درمورد سن،اتفاقی بود که نباید میوفتاد و افتاد و همینجوریش حالم بده لطفا بدترش نکنین ققط دلم میخواست با کسی حرف بزنم
من و نامزدم ۳ ۴ سال باهم بودیم از بچگیمون [رسمی نشدیم] من براش همه چی تموم بودم و واقعا واقعا از ته قلبم دوسش داشتم اونم میگفت دوسم داره راست و دروغشو نمیدونم...
من خیلی میترسیدم بره دانشگاه چون میترسیدم منو فراموش کنه و دلش هوای کس دیگه ای رو کنه:) دقیقا همینم شد ترم اولی که رفت دانشگاه دیدم همش با همکلاسی های دخترش میره بیرون در صورتی که ۳ ۴ ماه یه بار برای دیدن من نمیاد و همش میپیچونه...
خیلی برای رابطه تلاش کرده بودم ولی بیشترش یک طرفه بود پس گفتم میرم اگه مهم باشم و دوسم داشته باشه برم میگردونه ، ولی بعد ۲ ماه رل زد:))با یکی از همکلاسی هاش ، واقعا واقعا دختره قیافه ای نداره و من ازش خیلی خوشگل تر و خوش استایل تر بودم اینو جدی میگم و اینکه الان ۳ ماهه با اون تو رابطست:)
قسم میخورد که من اخرین دختر زندگیشم و بعد من طرف کس دیگه ای نمیره🥲💔خیلی قلبم شکسته خیلی زیاد..
ی رابطه ی انقدر طولانی انقدر ساده نباید تموم میشد خیلی از خدا خواستم که بهم بدتش ولی به یکی دیگه دادش..
با اون دختری که رل زده هم کات میکنه نه؟:)نمیتونم ببینم که باهمن