منم تو همیچین شرایطی بودم
اولویت برادرم بود همیشه وقتی که احترام پدر مادرمو نگه نداشت و خودش و زنش هرچی از دهنشون دراومد بار پدر مادرم کردن تازه فهمیدن من بدردشون میخورم گفتن پشیمونن ولی واسم بی ارزشه
حرف تو دل خودمم نذاشتم و بارها سرکوفت زدم که اینم از پسرتون
دیگه هم محبتشون رو نمی خوام