چجوری به مادرشوهرم بگم دوص ندارم دخملم شب جایی بدون منو باباش باشه امشب یکسر رفتیم خونشون میگه کم بودید برید شما بذارید آتوسا بمونه قبلا هم چند بار گفته بود میگه تو که شیر نمیدی شیر خشک میخوره بدون توهم میمونه بذار جای من باشه من خوشم نمیاد اصن حتی خونه مامانم شبو بخابه چون عادت میکنه خونه بقیه هم بخابه چجوری بهش بگم روم نمیشه امشبو گفدم من بدون آتوسا خابم نمیبره🫥🫣و یک چیز دیگ برادرشوهرم میبینه آتوسا راه رفتن یاد گرفته تازه 16ماهشه باخودش میبره بیرون اینم دوص ندارم بدون اجازه من میبره اونشب همسرم اومده میگه آتوسا کو (خونه مادرشوهرم بودیم) گفدم با داداشت بیرونه گفت کجا مادرشوهرم گفد داروخونه همسرم میگه داروخونه چرا اجازه دادی؟! گفدم من خبر ندارم فک کردم میبره دم در امشب موقع رفتن برادرشوهرم گفد کفش یک جفت اینجا بذار منم گفدم اونشب بردین بیرون همسرم غر زد چرا اجازه دادی مادرشوهرمم گفد عموش برده بگو بهش دیگ چیزی نگفدم🙁 و اینکه برادرشوهرم اسمشو نمیگه بهش میگع دختر از این حرفشم بدم میاد😒😐
یکم طولانی شد ببخشید گفدم اذیت نشید واسه تایپش🥲
اجازه نده خیلی راحت بگو دوس ندارم
مستقیم بگید دیگه تربیت بچه که تعارف نداره
حرف خودتو بزن بدون رودربتیستی
نزار عزیزم
بگو بدون بچه خوابم نمیبره
بچه اضطراب جدایی میگیره
کفش هم نبر
به عموش بگو درسته شما عمو هستی دور از جون بچه چیزیش بشه کسی جوابگو من و پدرش نمیشه پس بهتره بچه بدون من جایی نبری
رو حرفت وایستا
بزار ناراحت بشن چیزی نمیشه
ب همسرت بگو متوجهش کن خودش حرف بزنه
تو بگی برات بد میشه
گفت 🙁
بگو ببخشید دروغ چرا، اضطراب دارم .شاید من اشتباه میکنم ولی وقتی بچه پیشم هست آرامش دارم.
گفد نگفدم گفدم 😑😐
خواهش میکنم اجازه نده شب تنهایی جایی بمونه خواهش میکنم
من خودم ب شخصه اسیب دیدم از این قضیه بعد ۱۳,۱۴سال هنوز تو خاطرمه و اذیتم میکنه اونم از نزدیک ترین کسم
ب هیچ وجه دخترتو نزار بمونه این بچه عادت میکنه دوفردای دیگ دوتربیته میشه..بگو جای بچه پیش مادرشه
شما نگو بگو شوهرت بگه
