2777
2789
عنوان

بیاید به دادم برسید

146 بازدید | 10 پست

سلام بچه ها 

۱۰سال ازدواج کردم و یک بچه ی سه ساله دارم 

شوهرم ترامادول می‌خورد ترک کرد الان ۹سال

مدتیه کارش خیلی  خراب شده 

کاری نداریم اینارو گفتم پیش زمینه 

از عید تا حالا مدام بحثمون میشه جفتمون خسته و عصبی شدیم 

چند هفته ی پیش بهش گفتم ما اصلا تفاهم نداریم خیلی بهش

برخورد میخواست از خونه بره نذاشتم 

بعد یک ده روز از این ماجرا رفتیم خونه ی خواهرش یک کلام سوال پرسیدم ازش شر درست شد سکوت کردم

بعد چند روز رفتیم خونه ی بابام بچم اذیت می‌کرد داشتم میرفتم بیرون با تندی گفت بچه رو ببر منم عصبی گفتم چته 

وای شروع کرد دادو بیداد که ازت خسته شدم 

با هم صحبت کنید ک این بحثای کوچیک ب حدایی های طولانی ختم نشه....همدیگه رو درک کنید.هیچ جیز با بحث و جدل درست نمیشه

خیلی خوب و اروم بشینید حرفاتوتو بزنید...مشکلاتتوتو بگین و با هم حلش کنید

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خلاصه ول کرد رفت بابام خیلی بدش میاد از طلاق شروع کرد دم شوهرمو دیدن اینم برگشت 

ما اومدیم خونه ظاهرا همه چیز خوب پیش می‌رفت اما واقعیت نه 

تا چند روز پیش دوباره دعوامون شد 

ناگفته نمونه اصلا از کاری که کرده پشیمون نیست 

خلاصه بحثمون شد گفت خواهش میکنم یک ماه برووووووووو

گفتم باشه میرم 

سری پیش بابام گفت اصلا دیگه نیا خونم 

باز گفتم ۳روز برم خونه ی بابام بگم اومدم ببینمت

بعد ۳روز امشب برگشتم

رابطه زناشویی دارید یا نه عزیز 

حس میکنم ریشه ش اینه 

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰 برای شفا و سلامتی پسرم دعا کنید لطفا سپاس❤️

اول که فهمید دارم برمیگردم گفت نیا بعدم من اومدم هی زنگ زد رسیدی کجایی و گذاشت ساعت ۲نصفه شب اومد خونه رفت رو کاناپه خوابید اصلا نمی‌فهمم چشه 

خسته شدم نمیدونم چیکار کنم 

نمیدونم قرص میخوره نمیدونم کجا برم نمیدونم چه گلی به سرم بگیرم

با هم صحبت کنید ک این بحثای کوچیک ب حدایی های طولانی ختم نشه....همدیگه رو درک کنید.هیچ جیز با بحث و ...

خیلی عصبیه 

اصلا حوصله نداره حرف بزنیم همش میگه خودتو عوض کن ایراد از تو ازت خسته شدم

یه چیزی این وسط کمه اخه 

عزیزم میگه ایراد از شماس 

باشه بدون اینکه داد بزنی غز بزنی یا وسط حرفش بیای 

قشنگ با ارامش بشین کنارش بگو چیه مشکل ناراحتی 

هم خودت بگو هم اون 

بین خودتون حل کنید 

این قهر و برم و بیام زشته این کارا بقیه هم دخالت میکنن 

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰 برای شفا و سلامتی پسرم دعا کنید لطفا سپاس❤️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

کسی هست

noghreh_67 | 15 ثانیه پیش

آرایش

shakrf11 | 31 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز