این اوضاع گرونی رو بزارم کنار مادرم سرماخورده بودن منم ازایشون گرفتم حالااین به کنار سرکارخواهرم پام ضرب دید ینی قشنگ پاشو گذاشت روپام حالا غیرعمدطوری که از خواب بیدارشدم برگشته بجای عذرخواهی میگه چرااینجوری خوابیدی(من مدل خاصی نخوابیده بودم به پشت دراز کشیده بودم وخسته بودم چون دیشب ساعت چهارخوابیدم)درد میکنه منم دیدم مامانم شنیدکه میگم پاموزدی ناکارکردی هیچ واکنشی نشون ندادالان سرسفره گفتم معلوم نیس شصت کیلوعه هفتاد کیلوعه پامولگدکرده معذرت خواهیم نمیکنه توعم یبارنمیپرسی که دوساعته تنهایی رفتی اتاق نشستی پات درچه حاله برگشته به من میگه مثلامیخوایم غذابخوریم و...
چجوری بایدازخانواده محبت گدایی کرد