امروز پیش خواهر شوهرم کلی خجالت کشیدم،نمی دونم چه طوری از این به بعد باهاش چشم تو چشم بشم
جریان اینکه خواهر شوهر من متخصص زنان وزایمان هستن،دیروز خونه شون دعوت بودیم واتفاقی فهمید من به خاطر عفونت قارچی میترو نیدازول می خورم ، بهم گفت نباید خودسر قرص بخوری وحتما باید معاینه بکنه خودش ،امروز بعدظهر به زور اومد دنبالم تا باهم بریم مطبش ،از صبح چندبار زنگ زده بود که برای بعدظهر آماده باش تا بیاددنبالم ولی خب من به خاطر خجالت بهانه های مختلف آوردم وحتی گفتم به خودش که خجالت می کشم ولی قبول نکرد وگفت مثل خواهر نداشته خودم هستی ،منم مجبور شدم برم باهاش، ولی واقعا تا آخرین لحظه تمایلی به معاینه نداشتم بیشتر از ایشون خجالت می کشیدم تا از دردش،البته خیلی درد کشیدم وایشون مداوم موقع معاینه ،سونو،نمونه برداری تذکر می داد چون به خاطر استرس وخجالت ودرد همکاری نمی کردم وحتی مجبور شد یکی از منشی هارو صدا کنه ومعاینه اش هم دقیق وطولانی بودتقریبا نیم ساعت طول کشید،قبلا اتفاقا پسرم رو عمه اش با سزارین به دنیا آورده بود ولی خب فرق میکنه با معاینه
الان واقعا استرس این رو دارم پنج شنبه که خونه مادرشوهرم دعوتیم چه طوری توی روش نگاه کنم ،خیلی حس بدی دارم،تازه دوباره هم گفت باید یک هفته بعد مصرف دارو معاینه ات کنم و الان غصه یک هفته بعد رو می خورم ،نمی دونم چی کار کنم دوباره نرم
