من به آینده نا معلوم..
بیشتر ولی یاد گذشته ها میکنم.. به بچگیم.. به دوران خنده های از ته دل
بعضی شبا انقدر غرق گذشته میشم که واقعا یادم میره دیگه قرار نیست تکرار بشه...
و شما؟
مرگ
به اینکه میتونم ادرارمو تا صبح نگهدارم یا نه 😂
به زندگی به اینکه نصف جوونیم تو گوشی داره میگذره
به محمد و اینکه چطوری حالش رو بگیرم
به چشم انداز بیست ساله و قیمت نفت اوپک
فقط خدا
به اینکه اگه همه دندون هام به همین زودی خراب بشن و من مجبور بشم بکشمشون باید چه غلطی بکنم متتفرم از دندون مصنوعی
بیشتر به آینده. به کارهایی که باید بکنم. و کارهای فردا.
منم مثل تو به آینده ایی ک هیچ پیش بینی راجبش ندارم.به کسی ک قلبن میخوامش و عقلم میگه نه!
در حال حاضر به ۱۹ روز دیگه که عروسیم
کارهای فردام
فحش هایی که باید میدادم و ندادم
حرفهایی که باید میزدم و نزدم
به خیلی چیزا به اینکه به هدفم میرسم یا نه
آخرشم با فکر کردن به رویاهام خوابم میگیره
رویاهام
میتونم ۱۰۰ درصد واقعی تصور کنم و حسشون کنم با تموم وجود
چیزایی که هیچوقت نمیشه اتفاق بیفته
شاید عجیب باشه ولی مثل داشتن بال یا قدرتایی خاص😁
روزمرگی تو ذهنم برام مرورمیشه
وهرجا هرکیو ناراحت کرده باشم بهش فکرمیکنم بعدازدلش درمیارم وخداروشکرمیارم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
