مامان عزیز'مثلاالان بچمامای بی بی کردم میبرم بالاتاواسه کاری میام پایین میرم بالامیبینم بچمابازکرده صدامیزنه دشکچه بیاربندازم زیرش یه کم بازباشه بااینکه من خودم درروزچندساعت بچمابازمیزارم پاهاشاباکرم ماساژمیدم این فقط کارای منوزیادمیکنه
خوب بچتو تنها نزار پیشش فقط با خودت ببر با خودت بیار اشتباه از خودته که بچه رو تنها میزاری پیشش اونم فکر میکنه همه کارس
منوشوهرم۱سال قبل اقدام به بارداری اسم انتخاب کردیم که بعداجنگ جدل سراسم نداشته باشیم بعدازاینکه باردارشدم مادرشوهرم هروقت بامن تنهامیشدمیگفت اسمشاامیرعلی بایدبزاریدیااگه نزاریدمن امیرعلی صداش میزنم به شوهرمم می‌گفتم میگفت ولش کن بگوباشه منم همش مینشستم گریه میکردم آخه میترسیدم نظرشوهرم عوض بشه آخرشوهرم دیددارم غصه میخورم به باباش گفته بودبه مامان بگوسراسم بچه دخالت نکنه اسم بچه ۱سال انتخاب شده بعدازاون دیگه مادرشوهرم۱بارم حرف ازاسم نزد
مامان عزیزببخشیداولی به اندازه یه دستشویی رفتنم ازش دوربشی خودسریه کاری میکنه 'چندوقت پیش داشتم بینی پسرماکه کیپ شده بودتمیزمیکردم مادرشوهرم گفت ا نکن دیگه واسه چی اونطوری میکنی منم ازحرصم بدترانجام دادم بچم گریه کرددیدحرفشاگوش ندادم دیگه حرفی نزد
خوب انقدر نرو پیشش مجبوری مگه؟ کم برو تا دخالتم میکنه سریع بلند شو بیا خونه محلش نده
مامان عزیزنرمم یه مکافات دیگه دارم خلاصه فقط دعاکنیدمن زودترازکناراینابرم وگرنه سنم به ۳۰هم نمیرسه ازدست ایناتو۲۳سالگی سکته میکنم میمیرم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
