2777
2789
عنوان

رها (داستان زندگی) 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁

| مشاهده متن کامل بحث + 41974 بازدید | 331 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حسام طوری رفتار می کرد که انگار من تو اون خونه نیستم

همیشه سعی می کردم بهترین غذا ها رو درست کنم بهترین لباسا رو بپوشم خونه همیشه تمیز باشه. خونه خوش بو باشه اما هیچ کدومو نمی دید این سخت تر از این بود که مامان و بابامو نبینم به کسی زنگ نزنم  مثل یه زندانی اجازه ی بیرون رفتن نداشته باشم

هر روز برام سخت تر از دیروز بود تا به این اندازه دل تنگ نشده بودم حس می کردم شکست خوردم چون واقعا هیچ کاری نبود که به فکرم برسه که با اون حسام منو ببینه و انجان نداده باشم

دعا می کردم و از خدا می خواستم کمکم کنه هیچ کسی رو جز خدا نداشتم

تنها دل خوشیم پریا بود بوی زندگی می داد  خیلی به هم وابسته بودیم طوری که وقتی حسام می بردش خونه ی مادرش یا بیرون انگار  هر ثانیش یه سال بود.. تنها ارتباطم با دنیای بیرون تلوزیون بود  اخبار می دیدم به حسام سپرده بودم ویدوهای آموزشی بگیره و  اوقات بیکاری مو بگذرونم

دختری که رها و آزاد بود هر جا که دلش می خواست می رفت الآن مثل یه پرنده زندانی بد نامی شده بود

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز