شوهرم این یک هفته اس رفته کبوتر اورده خونه براشون درست کرده من قبلن بهش گفتم نمیخوام کبوتر بیاری خونه چون دیدم داداشش با اینکه متاهله چقد بهشون وابسته اس ...الان این یک هفته اس ازوقتی اوردشون اصلا باهاشون سرگرمه ب من توجه نمیکنه ازوقتی بیدار میشه غذا میخوره میره پیششون تا شب...خیلی دلم گرفته شوهرم شغلش طوریه ک یک هفته سرکاره یک هفته نمیره اون هفته ای ک سرکاره همش خونه ام هفته ای هم ک خونه اس یا خوابه تا ۲و۳ ظهر یا کلا خونه نیست اون هفته بهم قول داد ببرتم پارک گفتم حداقل ی پارکی منو ببر نمیبره😔همش یکساله ونیم عروسی کردیم هنکز مونده تودلم برم ی پارکی قدم بزنم فقط میگه بریم توجاده خب میگم ادم میره شهرستان باید پول جیبش باشه خونه بگیره تفریح کنه ن مث ما یا میریم سربار مردم میشیم یا باید توماشین بخوابم خیلی چیزا هست بگم