برا باز شدن رحم چیکار کنم

سامیارنفسمه

عضویت: 1399/03/12

تعداد پست: 3025

پیاده روی

خدایا دوستت دارم

1401/01/25

|

15:52

0 نفر لایک کرده اند ...

سفیدبرفی۷۴

عضویت: 1397/08/16

تعداد پست: 4173

پله...حالت جارو دستی اگه میتونی بشین

هرچه دلم خواست ن آن میشود...هرچه خداخواست همان میشود...

1401/01/25

|

15:53

0 نفر لایک کرده اند ...

fa2021

عضویت: 1399/12/11

تعداد پست: 6094

بارداری راحتی داشتی؟

تهوع و اینا؟

ورزش کردی؟

1401/01/25

|

15:54

0 نفر لایک کرده اند ...

aeg

عضویت: 1400/09/05

تعداد پست: 9058

هنوز وقت داری میوه رسیدع خودش از درخت میوفته من چهلویک هفته زایمان کردم

مامانه کوچولوی یه گیلاس و آلبالو کوچولو 😍 ..اگه بارداری یا زایمان کردی حتما تاپیک مخصوص باردارامو بخون🙂تاپیک روزمرگی هامو بخون تا روحت شادشه😂😉

1401/01/25

|

15:54

2 نفر لایک کرده اند ...

nillagol

عضویت: 1401/01/04

تعداد پست: 756

میگن نزدیکی خوبه اینجاخوندم

1401/01/25

|

15:54

0 نفر لایک کرده اند ...

رویای_او

عضویت: 1398/06/24

تعداد پست: 73791

مادرشوهرم میگفت می‌نشستم تو حموم داخل تشت لباس میشستم.

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

1401/01/25

|

15:55

0 نفر لایک کرده اند ...

eli1385

مدیر استارتر

عضویت: 1400/11/24

تعداد پست: 339

بارداری راحتی داشتی؟ تهوع و اینا؟ ورزش کردی؟

آره بارداریم راحت بود کلا حالت تهوع نداشتم ورزشم زیاد کردم نمیدونم چرا خبری نیست دوست دارم زود تر زایمان کنم😞

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل پونزده سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به غذایی که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ...زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ...بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی هزاران بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم🥺❤️

1401/01/25

|

15:56

0 نفر لایک کرده اند ...

نیهانم

عضویت: 1396/07/02

تعداد پست: 9565

پیاده روی

روغن قرچگ

بالا پاین رفتن از پله

چرب کردن پرینه این حتی زایمانت هم راحت میکنه ممکنه حتی بخیه هم نخوری خیلی میگن عالیه

دمنوش زعفران گل گاو زبون

قر دادن زیر دوش حمام

بالا پاین پریدن روی توب ایرو بیک

تحریک نوک سینه ورابطه

دیگه منم همینارو بلد بودم 😄😄😄

1401/01/25

|

15:56

0 نفر لایک کرده اند ...

نیهانم

عضویت: 1396/07/02

تعداد پست: 9565

مادرشوهرم میگفت می‌نشستم تو حموم داخل تشت لباس میشستم.

چه باحال خخخ

1401/01/25

|

15:57

1 نفر لایک کرده اند ...

fa2021

عضویت: 1399/12/11

تعداد پست: 6094

آره بارداریم راحت بود کلا حالت تهوع نداشتم ورزشم زیاد کردم نمیدونم چرا خبری نیست دوست دارم زود تر زا ...

عه چقدر خوب

کاش برای همه راحت باشه

میاد حالا تازه۳۸ هفته است

دو هفته ام وقت داره طفلی،میاد

دختره یا پسر؟

1401/01/25

|

15:59

0 نفر لایک کرده اند ...

جوو

عضویت: 1399/10/26

تعداد پست: 3470

آره بارداریم راحت بود کلا حالت تهوع نداشتم ورزشم زیاد کردم نمیدونم چرا خبری نیست دوست دارم زود تر زا ...

من یه ۳روز مونده بود به زایمانم طبق گفته سنوولی هیچ علاعمی نداشتم هیچییی بعد عید فطر بود رفام خونه خواهرشوهرم اونجام باهاشون رفتم بازار یعنی یه مسیر طولانیرو پیاده رفتم وبرگشتم یعنی وقتی رسزدم دم درخونشون قشنگ بچه روبین پاهام حس میکردم همون شد دیگه تاشب دردام شروع شد وفرداش زایمان کردم

1401/01/25

|

16:00

0 نفر لایک کرده اند ...

eli1385

مدیر استارتر

عضویت: 1400/11/24

تعداد پست: 339

عه چقدر خوب کاش برای همه راحت باشه میاد حالا تازه۳۸ هفته است دو هفته ام وقت داره طفلی،میاد دختره ...

پسره

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل پونزده سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به غذایی که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ...زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ...بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی هزاران بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم🥺❤️

1401/01/25

|

16:01

0 نفر لایک کرده اند ...