خواهرم ۳روزه پیش منه از وقتی مامانم ازدواج کرده همسرش قبول نمیکنه ی هفته پیش منه ی هفته پیش مادربزرگم
۱۰سالشه 
صبح موقع سحری شوهرم گفت مامان و خواهرامو کی دعوت میکنی 
منم ملایم گفتم عزیزم اول ما باید بریم بعد اونا بزرگترن 
گفت چ فرقی میکنه اینجا خونه اوناس 
توهم اگه زورت میاد هریییییی 
منم گفتم ر.ی.دم رو سر خواهرات 😒
یهو بهم حمله کرد و منم گریه و زاری خواهر بیچارم خیلی ترسیده بود 🥺
میدونم ب مامانم میگه و دوس ندارم ب درد مامانم اضافه بشه 
بچه ها موقعیت طلاقم ندارم 
همونطور ک گفتم ابجیم اضافس خودش 🥺😭😭😭😭
تو روخدا نمک رو زخمم نپاشین بخدا دروغ ندارم بگم🥺