من ۹ سال پیش رو یه آدمی که میشه گفت اون زمان معروف بود کراش زدم از همین کراشا که بچه های امروزی میزنن گفتم میگذره خامم.... نگذشت!
با این تفاوت که رفته رفته حس عمیق تری پیدا کردم
شهرمون نبود. کیلومترها دور بود. تاحالا از نزدیک ندیومش ولی عکسی نیست که ازش ندیده باشم و نداشته باشم. حتی باهاش به طور ناشناس در حد چند جمله کوتاه حرف زدم.
یه روزایی بود که ه فکرش بودم و یه روزایی نه.
امروز بعد لز ۹ سال دارم مینویسم من هنوز حسم بهش پا برجاست اما کم رنگ تر. 
درسته از نزدیک ندیدمش ولی میدونم کیه با اخلاق و رفتارش آشنام از دوستاش گرفته تا همه اطرافیانش و میشناسم!
میشه خواهرانه راهنماییم کنید؟ چیکار کنم؟ واسه رسیدن بهش تلاش کنم؟ اون حتی منو نمیشناسه
دختریم نیستم بخوام خودمو کوچیک کنم