من ی ادمیم ب شدت در حال جست جو برای دوستپسر گرفتن و رابطه احساسی نزدیک داشتن
و ب شدت ادم سختگیریم هستم کسی ظاهری ب دلم نمیشینه
یجوریم هستم وقتی تنهام بی حوصله کسل زندگیم یکنواخته با اینکشاغلم اما انگار ی چیزی تو زندگیم کمه
با دخترا هم بم خوش نمیگذره حوصله دوستا دختر ندارم
الان برا خودم ی برنامه خودمراقبتی شامل ورزش زبان و کارای عقب افتاذه چیدم اما اصن هیچی انجام نمیدم بی جون و بی حوصلم همش فکر ذهنم دوستپسر پیدا کرذن
نمیدونم چرا اینجورم و ایا طبیعیه یا ن
کلا فقط روزایی ک دوستپسر داشتم انگار میتونم جز روزای زندگیم حساب کنم بقیش انگار بیهوده بوده
اینم بگم با اینک خیلی دلم رل زدن میخواد اما اصن کسیو انتخاب نمیکنم و اینجور نبوده ک روابط زیادی داشته باشم و این تناقص داره عذابم میده
چکار کنم واقعا خسته شدم صبح تا شب فکرم رل زدنه سنمم کم نیس