تاپیک قبلت خوندم
منم زایمانم همینجور سخت و طاقت فرسا بود😣
سونو رو انجام دادیم و فهمیدیم هر دو تا کلیه ش سنگ داره.
خیلی روزای بدی بود
ما ارثی مشکل داریم . بجز من البته.
برادرمم‌پیوند کرده
گفتم تو غربتم . رفتم شهر مامانم اینا که اونا مراقبم باشن و کمکم کنن و بهم یاد بدن که همممه ی اعضای خانواده م حتی خواهرزاده و بدادر زاده هام کرونا گرفتن بجز من و همسرم . کرونای مامانم بشدت سخت بود و دکتر ها قطع امید کرده بودن. من بچه مو شیر میدادم و اشک میریختم
و به خدا التماس میکردم کمک مون کنه ...
هیچی از بچه داری بلد نبودم و حتی ک .. ون دخترمم نمیتونستم بشورم اما کسی نبود به دادم برسه
حتی نمیتوتستم دخترمو درست بغل بگیرم یا پوشک‌کنم
دیگه نگم چقدر سختی کشیدم بعدش دخترم ریفلاکس شدید گرفت و هیچی نمیخورد و....
همه ی اینا رو گفتم که تهش ب این برسم
منی که از بچه دار شدن متنفر بودم
بچه دار شدم
بسختی زایمان کردم
و بعدش مشکلات زیادی بوجود اومد و هنوزم مشکلات زیادی دارم
اما
بچه از اون چیزی که فکر میکردم شیرین تره
مادر شدن حسی داره که غیر قابل توصیفه
شیر دادن لذتبخشه
مسئولیت داشتن همچین فرشته ای عاالیه
حسش شبیه هیچ حس دیگه ای نیست ...
سختی کشیدن شم قشنگه
اسی منو همسرمم ته تغاری هستیم منم بچه دوس کلن نیستم مثل بعضیا عشق بچن ولی خب یدونه خووبه بیشترر نه
وای من داشتم تاپیک قبلی تو میخوندم و دوسدارم زایمانم طبیعی باشه برام دعا کن مث شما اینطور برام سخت نباشه
لایک
بگو دیگ چیشددبعد
اما نگو زشت بود حالا فقط چشماش لوچ باشه مگه زشته
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
8 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
