شوهرم قبل من عاشق یه دختری از اقوامشون بود دختره بهش خیانت کرد تو دوستی و خانواده شوهرمم مخالف بودن نشد برسن بهم اون دختره هم یبار جدا شده تو عقد الان بیوه ست
یبار پارسال مچ شوهرمو گرفتم که بهش پیام داده بود دعوا و قهر شد حق طلاق داد و به گوه خوردن افتاد تا به امروز دیگه چیزی ندیده بودم تا الان که یکی از اقوام عکس دختره رو استوری کرده بود تولدشو تیریک گفته بود شوهرمم دیده بود بعد دیدم اومده میگه برم یه پروفایل تبریک تولد جور کنم چند روز دیگه تولد داداشمه بزارم پروفایل منم به روش اوردم که استوری یارو رو دیده فهمیده تولدشه و میخاد برای اون دختره بزاره
در کمال ناباوری اصلا هاشا نکرد گفت میخواستم سر به سرت بزارم منم قهر کردم اینو میدونم هنوزم عاشق اونه
دیشب رفت سر کار منم این پیام هارو فرستادم
طبق معمول توجیه کرد صبح اومد خونه با یه بغل سرو تهشو هم اورد وقتی خوابید گوشیش رو برداشتم دیدم از اون استوری که عکس دخترست اسکرین شات گرفته مخفی کرده الانم گفتم بهش فقط سکوت کرد بعد که هی گفتم اخرم هاشا نکرد که گوشی خود به خود گرفته
تورو قران بگید چه کاری درسته از دیشب انقدر گریه کردم مردم دیگه نظرتون راجبه حرفای شات چیه
شماها جای من بودید چکار میکردید



