سلام..
قصد نداشتم تاپیک بزنم.. اما آستانه تحملم تموم شده. لبریزم از خشم و ناراحتی..
شش ماهه باردارم و چند روزی اومدیم شمال که خونه داریم یکم حال و هوام عوض بشه..
از سوم فروردین اینا اومدن خونمون که سر خانوم شپش داره.. سرماخوردگی شدید داره خودش و پسرش همش خلط سینه بالا میارن. دستش همش تو بینیشه. بچه اش نه سالشه شب ادراری داره و شب اول جیش کرد به فرش هم رسید و فرش رو نشست.
کنار بخاری اتراق کردن و اصلا ما نمیتونیم نزدیک بخاری بشینیم هوا هم سرد..
سر و صدا و جیغ و داد بچه ها از یه طرف.. رفتارهای این خانوم از یه طرف.. امشب دیدم شونه گرفته دستش و سر پر شپشش رو تو خونه شونه میزنه.. بهش اعتراض کردم میگه سرم فقط رشک داره شپش نداره.. حوله شخصی هم نیاوردن.. مسواک ندارن.. زندگیم رو به گند کشیدن.. با این وضعم اومدم آرامش بگیرم روانی شدم..
دارم دیوونه میشم تا دهم میخوان بمونن
هر کسی بی مسئولیت و کثیف هست لطفا مهمونی نره.. بخدا حق الناسه..