امشب بدترین شب عمرم تو این دو سال زندگیم با شوهرم بود ..
داشتم وسیله ها رو جمع می کردم برای مسافرت فردا .. به شوهرم گفتم این سفره رو از پنجره بتکون گفت نمیتونم.. گفتم باشه پس خودم انجام میدم.. رفتم گوشه پنجره رو باز کردم شوهرم با عصبانیت اومد سراغم و هولم داد که چرا رفتی با این لباس آستین کوتاه داری سفره رو میتکونی ... هر چی بهش گفتم بابا ساعت یک نصف شب کسی نمیاد لب پنجره که بخواد منو تو این تاریکی ببینه .. خلاصه وایساد داد زدن و عصبانی شدن .. بحثمون شد و کلی فحش و حرفای بدی بهم زد که واقعا دلمو به درد آورد یهو از کوره در رفت اومد تو اتاق بهم حمله کرد زد تو صورتم 😭 اولین بار بود که تو این دو سال دست روم بلند می کرد 😭 منم عصبانی شدم و کلی حرف بهش زدم به خاطر این رفتارش 😭 دعوای خیلی بدی داشتیم.. هر سری توی دعوا تهدید میکنه به اینکه خودشو میکشه با قرص یا چاقو .. یا اینکه جلوی من خود زنی شدید میکنه .. سرشو میکوبه به دیوار و ...😭 بچه ها تو رو خدا بگید چیکار کنم؟ هر کاری میکنم مشاوره هم نمیاد.. خسته شدم از این وضعیت ..