شاید بادست چپ بنویسه عادت کنه
اونموقع فهمیدن ک دوس داشتن واقعی چیه...سعی کردن بخاطرهم بجنگن..پسره همزمان گفتاردرمانی میرفت وکاردرمانی...دختره م علاوه برجنوب وقتی میومدب پسره سربزنه توکلینیکهای خصوصی شیفت میداد...تاکم کم بدهیاشونوبدن...بدهیاشون تاخردادماه تموم میشه..پسرداستان الان دیگه بعدازیکسال مشکل حرکتی نداره دستش خوب شده وصبحت کردنش خ بهت شده(اابته ن ۱۰۰درصد)ولی خوب روون صحبت نمیکنه
آخیییی خدا کمکشون کنه و مشکلاتشون حل بشه🙏🙏🙏
عزیزم این داستان زندگی خودت بود؟
اوناقراربودبرن کشوراروپایی زندگی کنن کارهاشم کرده بودن.چون شرط دختره براازدواج مهاجرت بود..اماخوب بعداین اتفاق ک اسه پسره افتاددختره منصرف شداما وکیل گفت شماعملامراحل اولیه مصاحبه روپذیرفته شدین مدارکتونم فرستادیم خانوم!!!!پس اگه لعوکنین پول بهتون پس داده نمیشه..ولی اگه بخاین ادامه بدی بایدمبلع....یدین(ک دخترپسرداستان دیگه هیچ پولی نداشتن)
کار خدا بی حکمت نیست عزیزم
حتما یه حکمتی داره
با توجه به توضیحات علمی و پزشکی به نظر میاد دختره خود شمایید :)
به هرحال ایشالا هرکی که هست زودتر سلامتی کاملشونو به دست بیارن
این اتفاق برااون دوتا اسفندافتاد و دخترپسرماجراتصمیم داشتن عیدهمون سال بیان خاستگاری ک پدردختره روبزورراصی کنن ک باورکنه پسره عاشق دخترس....وبعدم ازطریق همون وکیل ازایران برن.....ولی خوب روزگاربراشون یجو دیگه خاست
زودتر بقیشو بزار لطفا
بعدش🤔
کجا رفت??
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
