علتشم بگید
مثلا من خودم چون مستقل نیستم خیلی عذاب میکشم از بچگی دوست داشتم مستقل باشم ولی بخاطر محدودیت های خونواده نشد هیچ وقت و هروقت بهش فکر میکنم یا مثلا میبینم دستم تو جیب خودم نیست دنیا رو سرم خراب میشه و واقعا داغون میشم 😭
میگذره
من 😔
دیگه جونم به لبم رسیده
دشمن
من من من دارم ی زندگی وکسی روتحمل میکنم که هیچ احساسی ندارم
بیخیال منم مثه تو ولی من بی عرضه ام
خانواده ام مشکلی ندارن
این بدتر هم هست
من
چرا کسب و کار اینترنتی راه نیمندازی
منم مثل خودت مستقل نبودن
اجبارکردنشون برای انجام یه سری کارا
تفاوت داشتن عقیده باخانواده
فرق گذاشتن بین بچه ها
تنها بودن
من ارزومه از این خانواده فقط حداشم خیلی بهم سخت میگذره همین الانش دوست دارم بشینم گریه کنم 😭
حالم از هرچی پدر و مادر بهم میخوره از ازدواج فقط بچه زاییدن بلدن
من چون با بابام دعوام شداونم نفرینم کردبااینکه مقصربودهرچندبعدش من رفتم دستشوبوسیدم اشتی کردیم ولی هی حرفاش یادم میادوفکرمیکنم چقدبدبختم ک دخترای دیگ باباشون بهشون محبت میکنه وبابای من نفرین🤕😓
من
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
9 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
